1- ۱۴۰ صرافی وارد بازار متشکل ارزی شدند/ ۲۰ روز است بازار متشکل ارزی تقریبا شروع به کار کرده است
محمود شکستهبند، مدیرعامل بازار متشکل ارزی: از ۲۰ روز قبل بازار متشکل ارزی بهصورت جدی وارد مرحله تست گرم با مبالغ متفاوت شده است. هماکنون تمام اقدامات مورد نیاز انجام شده است و برای افتتاح رسمی منتظر فرمان نهاد ناظر بازار هستیم.
هماکنون ۱۴۰ صرافی وارد بازار متشکل ارزی شده اند و روزانه ۱۰ تا ۱۲ صرافی جدید با تکمیل مراحل پذیرش به بازار میپیوندند. علاوه بر بانکهایی که به سامانه بازار متشکل ارزی متصل شدهاند، بسترهای ورود سایر بانکها نیز به این سامانه در حال انجام است.
هماکنون در بازار تعداد فروشندهها بیش از خریداران است. به طور قطع بازار متشکل ارزی تأثیر زیادی در ساماندهی بازار ارز خواهد داشت. ضمن اینکه قیمت واقعی نیز در آن کشف میشود.
2-ظریف: هند قولی به ایران برای خرید نفت نداده است
وزیر امور خارجه ایران در مصاحبهای گفت که به نفع هند است که روابط دوجانبه با ایران را حفظ کند و دهلی نو قولی به ایران برای خرید نفت نداده است.
3-ظریف در توئیتر: آینده برجام به سه کشور اروپایی بستگی دارد و نه ایران!
" پاسخ سه کشور اروپایی به حمله ایالات متحده به برجام، قطع تجارت و سرمایهگذاری در ایران و در عین حال تحریم نفت ایران بوده است. در اجلاس رایسینا ۲۰۲۰ گفتم غمانگیز است که بزرگترین اقتصاد جهان اجازه داده است که تحت زورگویی، تعهدات خود را زیر پا بگذارد. آینده برجام به سه کشور اروپایی بستگی دارد و نه ایران."
4-لغو ناگهانی جلسه دولت ترامپ با موضوع ایران
دولت آمریکا اقدام به لغو ناگهانی جلساتی کرده که قرار بوده در آنها به مساله امنیت سفارتخانهها و رابطه آمریکا با ایران پرداخته شود.
این درحالیست که نمایندگان کنگره به دنبال پاسخ پرسشهای خود در مورد پیامدهای تصمیم دونالد ترامپ رئیس جمهوری این کشور در اقدام به ترور سردار قاسم سلیمانی هستند.
5-پلوسی رسماً بندهای استیضاح ترامپ را تحویل سنا داد
رئیس مجلس نمایندگان آمریکا هنگام امضای بندهای استیضاح ترامپ:
امروز ما تاریخساز میشویم. هیچکس مافوق قانون نیست.
مجلس نمایندگان آمریکا روز ۱۸ دسامبر به وظایف خودش عمل کرده و ترامپ را در دو اتهام «سوءاستفاده از قدرت» و «ممانعت در تحقیقات کنگره»، در ارتباط با پرونده گفتوگوی تلفنی با رئیسجمهور اوکراین متهم شناخته و استیضاح کرده است.
رسانههای آمریکا گزارش دادهاند مجلس سنا جلسه دادگاه استیضاح را سهشنبه هفته آینده برگزار خواهد کرد.
6-قوهقضائیه با نمایندگانی که برای فساد مالی ردصلاحیت شدهاند با جدیت برخورد کند
ابطحی نماینده مردم خمینیشهر در مجلس در گفتگو با تسنیم:
واقعیت مطلب این است که اگر پرونده فساد مالی این تعداد نماینده مجلس، واقعی باشد، قطعا اینها محکومیت پیدا کردهاند و این طور نیست که فقط متهم باشند، شورای نگهبان نیز به صِرف اتهام، آنها را ردصلاحیت نکرده است، برای شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها، اصل بر برائت است و جایز نیست که به صِرف اتهام، ردصلاحیت شوند.
این طور نباشد که اینها فقط از حضور در انتخابات و کاندیداتوری منع شوند، بلکه پس از اتمام دوره نمایندگیشان به جرائم آنها رسیدگی شود تا در آینده، شاهد ارتکاب چنین جرائمی از سوی نمایندگان نباشیم.
7-بمب ساعتی را جدی بگیرید
از حدود ۱۰/۵ میلیون جوان ۱۵ تا ۲۴ ساله ایرانی، ۳۰ درصد آنان نه در حال تحصیلند، نه مشغول مهارتآموزی و نه در جایی مشغول بهکار هستند.
در سطح بینالمللی به این جمیعت NEETها گفته میشود.
نرخ ۳۰ درصدی جمعیت *NEETها در ایران درحالی است که این میزان در کشورهای توسعهیافته حدود ۲ تا ۱۰ درصد است. طبق بررسی آماری٬ ایران در ردهبندی جهانی در کنار کشورهای عمدتا آفریقایی٬ ۲۷اُمین کشور با نرخ بالای NEETها است.
نرخ بالای NEET علاوه بر افزایش فشار اقتصادی از طریق وابستگی به سرپرست خانوار، هم زمینه بزهکاری و آسیبهای اجتماعی را با خود دارد و هم در مرتبه بعدی یک چالش امنیتی محسوب شود.
ترکیب سنی افراد و همچنین الگوی جغرافیایی پراکنش اعتراضات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ دقیقا با استانهایی که دارای بالاترین نرخ NEETها هستند، مطابقت دارد. برای حاشیه شهرها گرچه آماری از NEET نداریم، اما نرخ بیکاری در ۵۰ شهرستان حاشیهای کشور بین ۱۷ تا ۳۸ درصد بوده که همین امر نشان از بالابودن جمعیت NEETها است.
8-«نگرانی درباره آینده و احساس بیآیندگی» سومین دغدغه اجتماعی جامعه ایران در سال 97 بوده است.
این نتیجهای است که مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری در گزارش «آیندهپژوهی ایران» سال 97 منتشر کرده است. گزارشی که نشان میدهد در میان صد دغدغه مهم جامعه ایرانی -از دغدغههای اقتصادی گرفته تا سیاسی و فرهنگی و محیط زیست و...- ناامیدی و ترس از آینده یکی از 10 دغدغه اول است. اما چرا جامعه تا این حد از آینده میترسد و آینده را مبهم میبیند؟ پاسخ ساده است. مجموعه سیاستهای تصمیمگیری و تصمیمسازیهای چند دهه گذشته را که کنار هم قرار دهیم، تصویری که از آینده میبینیم، چندان زیبا نیست. آمارها میگوید بحران و تنش آب در ایران جدی است. چراکه در 35 سال گذشته 75 درصد کل آبهای شیرین هزارساله را مصرف کردهایم. 750 هزار چاه مجاز و غیرمجاز حفر کردهایم و بیش از هزار سد ساختهایم. نتیجه از بین رفتن 58 درصد مساحت تالابهای کشور و عبور وضعیت دشتها از حالت هشدار است. به طوری که گزارشها میگوید دشتهای ایران کارکردهای اکولوژیک و زیستمحیطی خود را از دست دادهاند و کانون گرد و غبار و ریزگردها شدهاند. آنچه شرایط را نگرانکننده میکند این است که ایران در یکی از دورههای خشکسالی بلند قرار گرفته و به گزارش ناسا رتبه چهارم تنش آبی را دارد. پیشبینیها میگوید اگر نظام تدبیر ایران کاری نکند، حدود 95 درصد مساحت ایران ظرف سه تا چهار دهه آینده به بیابان تبدیل میشود و تنها 15 سال دیگر آب برای کشاورزی خواهیم داشت. حل مشکل، هم به تدبیر نیاز دارد و هم منابع مالی. اما آمارها میگوید دولت تنها منابع طبیعی را بر باد نداده. منابع مالی دیگری هم باقی نمانده و همه آنچه بوده مصرف شده. دولت تنها به نظام بانکی 332 هزار میلیارد تومان بدهی دارد و هر سال با کسری بودجه عملیاتی مواجه است. کیک اقتصاد نهتنها بزرگ نشده که کوچکتر شده و دولت به جای صرف هزینه در زیرساختها همه را خرج گذران روزمره کرده و میکند. جز این دولت، منابع آتی را هم پیشخور کرده است. ورشکستگی 18 صندوق بازنشستگی و بدهی 250 هزار میلیارد تومانی دولت به تامین اجتماعی تنها گوشهای از کارنامه دولت در این حوزه است. حال مشخص نیست دولت میخواهد با این همه بازنشسته فعلی و 13 میلیون بیمهشده اصلی صندوق تامین اجتماعی و حداقل 40 میلیون نفر از اعضای خانواده آنها چه کند! گویا قرار است چند دهه دیگر یک دولت فقیر داشته باشیم و جامعهای فقیرتر. مجموعه این تنگناها، زمانی نگرانکننده میشود که مردم نهتنها به آینده امیدوار نیستند بلکه معتقدند شرایط بدتر میشود چراکه از نظر مردم، اولین مشکل سیاسی کنونی جامعه «بحران و ناکارآمدی عملکردی» حکمرانی است. فساد سیستمی، تنش در میان جناحهای سیاسی،کاهش سرمایه اجتماعی و... هم مزید بر علت است.
در این میان مردم احساس میکنند با کوهی از مشکلات تنها ماندهاند. آنها حالا بیش از همیشه نگران آینده فرزندان خود هستند. نسلی که تمام منابعشان پیشخور شده و چیزی برای آنها باقی نمانده است. اما آیا نسل آینده راه ما را طی میکند و همان نسلی است که باید با بحرانها و کمبود منابع بیشتری مواجه شود؟ یا آنکه نسل آینده بالاخره راهی مییابد و مشکل را حل میکند؟