1-بسیاری از موارد اختلافی در مذاکرات رفع تحریمها کم شده است
یک منبع آگاه اظهار داشت که بسیاری از موارد اختلافی در مذاکرات رفع تحریمها کم شده و هیات ها سرگرم گفتوگو در مورد نحوه اجرا و توالی توافق احتمالی هستند.
این منبع که خواست نامش فاش نشود بیان داشت: اکنون در مرحلهای از مذاکرات هستیم که در خصوص مسائل دشوار مشغول رایزنی هستیم و اینکه چطور میتوانیم مسائلی که در اصول توافق شده را به کلمات تبدیل و در سند وارد کنیم.
در مورد رفع تحریم ها و مسائل هستهای، بسیاری از پرانتزها پاک شده و اکنون «به طور فزاینده ای روی ضمیمه سوم در مورد نحوه اجرا و توالی (توافق احتمالی) کار می کنیم.»
در سه موضوع (لغو تحریم ها، تعهدات هستهای، اجرا/توالی/ راستی آزمایی) همچنان مسائل باز وجود دارد و بخشی از آن ها دشوار است. به گفته این منبع آگاه، این یک مذاکره پیچیده است، به این معنا که همه چیز به همه چیز بستگی دارد.
در مذاکرات، مواضع تمام هیات ها روی میز است و موضعی وجود ندارد که کلا غیر ممکن یا غیر منطقی باشد.
طی روزهای آینده جلساتی میان هماهنگ کننده برجام و روسای برخی هیاتها برگزار خواهد شد/ایرنا
2-رییسجمهوری: فروش نفت ما به قدری افزایش داشته که دیگر نگرانی نداریم
هر چند پیگیری برای رفع تحریمها دستور کار جدی دولت است، اما در دولت سیزدهم تلاش برای خنثیسازی تحریمها موکول به مذاکرات نشده است.
امروز و در همین شرایط تحریم، فروش نفت ما به قدری افزایش داشته که دیگر نگرانی نداریم و درآمد حاصل از آن نیز در حال بازگشت به کشور است.
3-ذخایر نفتی اثبات شده آمریکا 8.4 میلیارد بشکه کاهش یافت
اداره اطلاعات انرژی آمریکا امروز گزارش داد ذخایر نفتی اثبات شده در آمریکا ۱۹ درصد نسبت به سال ۲۰۲۰ کاهش یافته و از رقم ۴۴.۲ میلیارد به ۳۵.۸ میلیارد بشکه کاهش یافته است.
آمارهای پیشین اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان میدهد که کاهش 8.4 میلیارد بشکه بزرگترین کاهش ذخایر نفتی اثبات شده از ۲۰۱۰ تا کنون است.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا همه گیری کرونا را به عنوان عامل اصلی کاهش ذخایر نفتی اثبات شده آمریکا عنوان کرده و محدودیت های مسافرتی و کاهش تقاضا برای سوخت هم به این مسئله دامن زده است.
4-تحلیل روزنامه دولت از فروپاشی اجتماعی/ آیا جامعه ما دچار فروپاشی شده است؟
روزنامه ایران نوشت:دستهای از مخالفان انگاره فروپاشی اجتماعی معتقدند که باید میان وضعیت «آشفتگی اجتماعی» و «فروپاشی اجتماعی» تمایز قائل شد. آشفتگی اجتماعی به معنای نابسامانی جامعه و عدم کارآمدی الگوهای فرهنگی و سنتی در مسائل جدید و به تبع آن بهوجود آمدن بحرانهای اجتماعی و هویتی مسألهای است که وجود دارد و نباید آن را نادیده گرفت. اما این به معنای وجود یک وضعیت کاملاً از هم گسیخته نیست که قابلیت ترمیم یا اصلاح نداشته باشد.
موافقان انگاره فروپاشی اجتماعی برای اثبات مدعای خود به مثالهای متنوع و رویدادهای اجتماعی و اقتصادی مورد نظر خود استناد میکنند، اما نسبت به رویدادهایی که فرضیه آنها را تضعیف میکند و یا در تضاد با آن است، تحلیل از خود ارائه نمیدهند.
برای نمونه این دسته در برابر رویدادهایی چون حضور پررنگ مردم در تشییع سردار سلیمانی، فداکاریهایی همچون ماجرای علی لندی و ایثارها و فداکاریهایی نظیر این موارد تحلیلی ندارند. این در حالی است که این موارد به صراحت ناقض مدعای آنان است و اگر آن را به کلی زیر سؤال نبرد، حداقل تضعیف کرده است.
5-سؤالاتی که در ارتباط با ورود فعال روسیه در مناسبات و مذاکرات بین ایران و طرفهای برجام (بویژه آمریکا) وجود دارد؟؟
اگر ایران و آمریکا مذاکرهٔ مستقیم داشته باشد امتیاز بیشتری شامل ایران میشود یا اگر واسط بین مذاکره روسیه باشد امتیاز بیشتری گرفته میشود؟
آیا میتوان تصور کرد که روسیه واسطهای امین برای منافع ایران است؟
آیا روسیه با دریافت امتیاز بیشتر ایران از آمریکا، منافع بیشتری دارد یا اگر امتیاز ایران کمتر باشد، منافع بهتری شاملش میشود؟
آیا روسیه با برگ واسطه گری برای ایران، در حال مذاکرهٔ همزمان با آمریکا بر سر منافع خودش هم هست؟ و در این بین کارت ایران برای روسیه چه کارکرد و کاربردی دارد؟
آیا روسیه همزمان با کارت ایران با اروپا هم در حال امتیاز گرفتن است؟ در این بین به منافع ایران توجه خواهد کرد با منافع ایران جایی در محاسبات روسیه ندارد؟
آیا دیپلماتهای روسی بهتر میتوانند امتیازی را که آمریکا از ایران میخواهد، از ایران اخذ کنند (برای آمریکا)، یا دیپلماتهای ایرانی در مذاکره مستقیم با آمریکا امتیاز بیشتری میتوانند بگیرند؟
آیا روسیه در این میانه بخاطر امتیازی که برای آمریکا از ایران میگیرد، خود امتیازاتی از آمریکا دریافت میکند، یا رایگان و فی سبیل الله است؟
آیا نقش پر رنگ روسیه در مذاکرات برای روسیه اعتبار میآورد یا آمریکا یا ایران؟
آیا اعتبار کسب شده از قِبل مذاکرات برجام و نقش روسیه در آن، روسیه را به عنوان بازیگر اصلی منطقه (بویژه در بین اسرائیل و اعراب) هم میتواند معرفی کند تا بعنوان قدرت
تعیین کننده در کل منطقه باشد؟
مقامات ایران، کسب قدرت تعیین
کنندگی روسیه در منطقه را در محاسبات خود چگونه ارزیابی کردهاند
که منافع ایران را در قیاس با ارتباط با آمریکا روسیه را بعنوان واسط ترجیح دادهاند؟
آیا تصور مقامات ایران از روسیه در قبال امور داخلی ایران بر این مبنا استوار است که روسیه در برابر ناراضیان و منتقدان داخلی بعنوان یک کمک کننده در برخورد با اتفاقات ممکن الوقوع، برای حکومت خواهد بود؟
با وضعيتي كه در منطقهٔ قفقاز وجود دارد، و اقمار روسیه در حال کاهش و مردم کشورهای آسیای میانه در حال دور شدن از گرایش روسی هستند، آیا روسیهٔ تضعیف شده با برگ ایران برای تقویت مناسبات خود برنامهای طراحی کرده است؟ در چنین شرایطی برگ ایران در مذاکرات و مناسبات، چقدر
میتواند به کمک روسیه درآید؟
در وضعیتی که هست، این منافع ایران است که بیشترین تأمین را دارد و با این روسیه است که بیشترین دستاورد را از مذاکرات و واسطه بودن خود میبرد ؟
در صورتی که ایران میداند که دستاوردهای ایران برای وساطت روسیه، فراوان است، آیا در قبال آن امتیازی از روسیه میگیرد؟
آیا مقامات ایران اصلا به چنین مسائلی اهمیت میدهند؟
6-ژاپنی ها همان کلاس اول دبستان، با بچه هایشان اتمام حجت می کنند .
درس اول هم جغرافیاست ؛ نقشه ژاپن را می گذارند جلوی بچه ها و می گویند :
این ژاپن کوچولوی ماست ، ببینید ! ژاپنِ ما نفت ندارد ، معدن ندارد
زمینش محدود است
و جمعیتش زیاد و ... و لیستِ « نداشته ها »
را به بچه ها گوشزد می کنند
خیلی خودمانی بچه هایشان را می ترسانند
نظام آموزشی ژاپن فهرست مشاغل مورد نیاز جامعه را از همان اول کار ، به « بچه ها » گوشزد می کنند
حتی حجم کتاب های درسی ژاپن
یک سوم اروپاست ، چون ژاپنی ها معتقدند
« عمیق اندیشیدن» بهتر از
« حجم کتاب هاست » است ! حالا این را مقایسه کنید با کتاب های
درسی و حتی رسانه های ما – که از همان
اول مدام در گوش بچه ها می خوانند :
« ای ایران ای مرز پر گهر ، سنگِ کوهت پر از دُر و گوهر است » و ... در دبستان هم ، اولین درس ما تاریخ است ، نه برای عبرت ، بلکهبرای شرح « افتخارات گذشته »
اگر نقشه جغرافیایی را هم بگذارند جلوی بچه ها ، با غرور می گویند: «بچه ها ببینید! ایران
همه چیز دارد ! نفت دارد ، گاز دارد ، جنگل
دارد ، دریا دارد و ... » نتیجه اش می شود
احساس « داشتن » و « غنای کامل » و
ایجاد ترکیبی از تنبلی اجتماعی و حتی
طلبکاری ، که به اشتباه به آن می گوییم
غرور ملّی .
با این وصف کودکان و نوجوانان
و مدیران و نسل جدید ما باید برای
« چه چیزی » تلاش کنند ؟
این می شود که بچه های ما فکر و ذکرشان ،
می شود دکتر شدن ، مهندس شدن و خلبان
شدن . یعنی شغل های رویایی و به شدت
مادی – که نفع و رفاهِ شخص در آن
حرف اول و آخر را می زند ، نه نیاز کشور.