????مطالبات زمينمانده تلآويو و رياض از بايدن
جو بايدن، رييسجمهور امريكا، فردا براي نخستينبار از زمان روي كار آمدنش به خاورميانه سفر ميكند. بايدن بر خلاف سلفش كه نخستين سفر خارجي خود را به عربستان سعودي انجام داد، اين سفر را به ۱۹ ماه بعد از آغاز به كارش موكول كرد. هر چند سفر چهار روزه جو بايدن چهارشنبه از سرزمينهاي اشغالي فلسطين آغاز ميشود، اما عمده تمركزها و تحليلها در مورد سفر او به عربستان سعودي است كه از آن به عنوان «دوربرگردان در سياست بايدن» ياد ميشود. بايدن در حالي به عربستان سعودي ميرود كه پيش از انتخابش به مقام رياستجمهوري، وليعهد سعودي را به دليل ترور جمال خاشقجي، روزنامهنگار عربستاني مقيم امريكا، فردي منفور خوانده بود. تحليلگران ميگويند كه جنگ روسيه عليه اوكراين و افزايش شديد قيمت نفت، امريكا را وادار به تجديدنظر در سياستهايش در قبال رياض به عنوان يكي از بزرگترين صادركنندگان نفت خام جهان كرده است. با اين حال به نوشته رسانهها، هنوز مشخص نيست كه آيا بايدن در سفر به عربستان سعودي حاضر است عكس دو نفرهاي از او در حال دست دادن با محمد بن سلمان، وليعهد سعودي منتشر شود يا نه. بايدن پيش از سفر به منطقه در يك يادداشت براي واشنگتنپست از اين اقدام خود دفاع و تاكيد كرده بود كه هدفش از اعلام سياستها عليه عربستان سعودي نه آسيب زدن به اتحاد ميان دو كشور، بلكه با هدف «تغيير رويكرد» در اين روابط بود.
همزمان در فلسطين اشغالي هم بايدن بايد انتظارات متفاوتي را پاسخ دهد. تشكيلات خودگردان فلسطيني از زمان روي كار آمدن بايدن، منتظر عمل كردن او به وعدههايش در مورد بازگشايي كنسولگري امريكاي براي فلسطينيان در قدس اشغالي است. به نوشته آسوشيتدپرس هر چند كه بايدن در اين سفر ممكن است وعده دهد كه ميليونها دلار كمكهاي بشردوستانه به فلسطينيان كه در زمان ترامپ ملغي شده بود، از سر گرفته ميشود، اما وقتي با خودرو از ديوارهاي ساخته شده توسط اسراييل بگذرد تا براي ديدار با مقامهاي فلسطيني به بيتلحم برسد با خواستههاي متفاوتي مواجه ميشود؛ «اينكه برنامه دولت او براي پايان دادن به اشغال نظامي چند دههاي سرزمينهاي فلسطيني چيست؟» در تلآويو هم سران رژيم اسراييل، خواستار استمرار مسير دونالد ترامپ، رييسجمهور پيشين امريكا توسط بايدن و فشار به كشورهاي عربي منطقه براي توسعه روابط با اسراييل هستند.
اميدواريهاي اسراييلي
هر چند دولت اسراييل در آستانه سفر بايدن به سرزمينهاي اشغالي دچار فروپاشي شد، اما يايير لاپيد و متحدانش اميدوار هستند كه در اين سفر بيشترين امتيازات را از متحد هميشگي رژيمشان دريافت كنند. پيش از سفر بايدن به منطقه، رسانههاي اسراييل سيلي از پيشبينيها در مورد اعلام توافقهاي امنيتي، اقتصادي و سياسي با جهان عرب را در پي حضور جو بايدن منتشر كردهاند. اسراييليها انتظار دارند كه آرزويشان براي تحقق يك پيمان امنيتي- نظامي عربي با مشاركت اسراييل عليه ايران، در اين سفر به ثمر بنشيند. گزارشهايي از سوي رسانهها در مورد طرح امريكا براي ايجاد يك چتر واحد دفاع هوايي در منطقه با محوريت اسراييل و مشاركت كشورهاي عربي منتشر شده است. همزمان آويگدور ليبرمن، وزير دارايي اسراييل هم از تلاش اسراييل براي ايجاد يك «بازار مشترك منطقهاي» با حضور عربستان و اسراييل در پي سفر جو بايدن به منطقه خبر داده است. از ديگر اميدواريهاي اسراييل، امضاي توافقي ميان تلآويو و رياض با ميانجيگري امريكا براي تعيين تكليف جزاير تيران و صنافير در دهانه خليج عقبه است. فرآيند انتقال حاكميت اين دو جزيره از مصر به عربستان سعودي، معطل توافقي ميان اسراييل و عربستان است تا وضعيت امنيتي و نظامي اين دو جزيره استراتژيك در دهانه خليجي كه سرزمينهاي اشغالي را به درياي سرخ متصل ميكند، مشخص شود.
تغيير سياست براي قيمت نفت
پيتر برگن، در يادداشتي براي پايگاه خبري شبكه سيانان، پس از برشمردن برخي اقدامات شرورانه حكومت عربستان سعودي مينويسد: «اما حالا بالا رفتن شديد قيمت بنزين از عوامل بدترين تورم در امريكا در طول چهار دهه گذشته است. به همين دليل بايدن به رياض ميرود تا با محمد بن سلمان ديدار كند. محمد بن سلمان قطعا تلاش خواهد كرد تا اطمينان پيدا كند ديدارش با رييسجمهور امريكا به خوبي در رسانهها منعكس شود. هر يك از روساي جمهوري امريكا از زمان فرانكلين، دلانو، روزولت تاكنون حساب و كتابي مشابه آنچه امروز بايدن در مورد آل سعود انجام ميدهد، انجام داده بودند. ترديدي نيست كه پادشاهان سعودي حاكماني مستبد هستند (بردهداري سال ۱۹۶۲ در عربستان لغو شد و محمد بن سلمان همين چهار سال پيش به زنان حق رانندگي اعطا كرد) اما عربستان سعودي يكي از بزرگترين توليدكنندگان نفت خام و صاحب تقريبا يكششم از كل ذخاير اثبات شده نفت خام جهان است كه يعني سعوديها ميتوانند مخازن را باز كنند و اجازه بدهند كه قيمتهاي نفت پايين بيايد يا ميتوانند مخازن را ببندند و اجازه دهند كه قيمت نفت افزايش پيدا كند.»
با اين حال بلومبرگ در گزارشي مينويسد كه انتظار از عربستان سعودي براي ايجاد تغيير چشمگير در بازار نفت، كاملا غيرمنطقي است. بن كاهيل، پژوهشگر ارشد در انديشكده مركز مطالعات استراتژيك و بينالمللي به بلومبرگ ميگويد: «جهش توليد از سوي عربستان سعودي، غيرمحتمل است. عربستان سعودي و اوپك پلاس ظرفيت خالي بسيار ناچيزي دارند و مجبور هستند كه اين ظرفيت را با دقت مديريت كنند.» بر اساس آمار موجود، عربستان سعودي و امارات متحده عربي ظرفيت توليد معادل ۳ ميليون بشكه در روز نفت خام بيشتر دارند كه ميتواند مساوي با ميزان نفتي باشد كه با اعمال تحريمهاي سختگيرانهتر تا پايان سال جاري ميلادي از جانب روسيه از بازار حذف ميشود. اما اين اعداد مبتني بر اعداد رسمي ارايه شده توسط عربستان و امارات است و به نوشته بلومبرگ، احتمال زيادي وجود دارد كه ميزان ظرفيت توليد عملي دو كشور بسيار پايينتر از اين اعداد باشد. باب مكنالي، رييس گروه مشاوره راپيدان انرژي به بلومبرگ ميگويد: «هيچ رييسجمهوري در حال حاضر عصاي جادويي براي حل بحران انرژي ندارد. تنها كاري كه ميتواند بكند، اين است كه از اوپك بخواهد و آنها هم چيز زيادي ندارند كه بدهند.»
با عكس يا بدون عكس؟
خبرگزاري رويترز در گزارشي مينويسد كه يكي از جزييات سخت در مورد سفر بايدن به عربستان سعودي، مساله تشريفات سفر از جمله مصافحه جو بايدن با وليعهد سعودي و عكس خبري با حضور اين دو است. رويترز مينويسد: «در سفرهاي رييسجمهور امريكا حتي براي ديدار با نزديكترين متحدان، ديدارها مسالهاي كاملا برنامهريزي و كارگرداني شده هستند كه معمولا هفتهها رايزني و برنامهريزي در مورد نحوه نشستن، نحوه قرار گرفتن دوربينها و چگونگي ورود مقامها درون اتاقها و نحوه ايستادن با هدف مصافحه يا اجتناب از آن، پيش از سفر انجام ميشود.» اين خبرگزاري ادامه ميدهد: «كارشناسان سياسي ميگويند كه كاخ سفيد ميداند كه يك عكس خبري و احتمالا دست دادن يا هر دو غيرقابل اجتناب و بلكه ضروري خواهد بود، چراكه واشنگتن قصد احياي روابط با اين كشور نفتخيز و وليعهد جوانش دارد كه قرار است براي ساليان دراز آينده اين كشور را رهبري كند.» جان بي. آلترمن، ديپلمات پيشين امريكا و معاون ارشد انديشكده مركز مطالعات استراتژيك و بينالمللي به رويترز ميگويد: «من فكر ميكنم كه انتظار كاخ سفيد اين است كه دو مقام در يك اتاق باشند. قرار نيست فاصله زيادي از هم داشته باشند. در بخشي از ملاقات وليعهد احتمالا جلو خواهد آمد و دستش را دراز ميكند و احتمالا تصويري از آن منتشر ميشود.» به گزارش رويترز، مقامهاي سعودي هنوز اعلام نكردهاند كه وليعهد سعودي به پيشواز جو بايدن ميرود يا سلمان بن عبدالعزيز، پادشاه بيمار اين كشور. جزييات ديگر از جمله در مورد اينكه آيا ضيافت رسمي شامي هم خواهد بود يا نه، هنوز اعلام نشدهاند.
پايان سياست تحريم تسليحات تهاجمي
همزمان با سفر جو بايدن، رييسجمهور امريكا به منطقه، خبرگزاري رويترز در گزارشي اختصاصي از احتمال برداشته شدن تحريم فروش سلاحهاي تهاجمي به عربستان سعودي خبر ميدهد. تحريم فروش سلاحهاي تهاجمي به عربستان سعودي، بلافاصله بعد از روي كار آمدن جو بايدن در امريكا با هدف فشار به رياض براي پايان جنگ يمن اعمال شد، اما به گزارش رويترز، كاخ سفيد در حال بازبيني اين سياست است. به گزارش رويترز و به نقل از مقامهاي آگاه اين پرونده، تصميمگيري نهايي در مورد لغو منع فروش سلاحهاي تهاجمي به رياض وابسته به همكاري رياض براي پايان دادن به جنگ يمن است. سه مقام آگاه در گفتوگو با رويترز گفتهاند كه مقامهاي ارشد عربستان سعودي در آستانه سفر جو بايدن به منطقه در گفتوگوها با همتايان امريكايي خود از امريكا خواستهاند تا سياست فروش سلاحهاي صرفا دفاعي به عربستان كنار گذاشته شود.
بر اساس اين گزارش دو مقام آگاه گفتهاند كه رايزنيها درون دولت امريكا هنوز در مراحل اوليه و غيررسمي هستند و قرار نيست به زودي تصميمي در اين مورد اعلام شود و يك مقام هم تاكيد كرده است كه در حال حاضر هيچ گفتوگويي ميان واشنگتن و رياض براي فروش سلاحهاي تهاجمي وجود ندارد.
به نوشته رويترز در داخل امريكا هر اقدامي كه باعث برداشته شدن محدوديت فروش سلاحهاي تهاجمي به عربستان شود با مخالفت كنگره مواجه ميشود. به گفته تعدادي از دستياران نمايندگان اين اقدام هم با مخالفت همحزبيهاي بايدن در حزب دموكرات و هم اپوزيسيون جمهوريخواه مواجه خواهد شد. به گفته مقامهاي آگاه قرار نيست در سفر پيش روي بايدن به منطقه تغيير جديدي در مورد سياست فروش سلاح امريكا به عربستان سعودي اعلام شود. هر تصميمي از سوي واشنگتن به گفته منابع كاملا وابسته به اين است كه رياض اقدامات لازم را براي رسيدن به يك توافق سياسي در جنگ يمن انجام دهد.
يكي از جزييات سخت در مورد سفر بايدن به عربستان سعودي، مساله تشريفات سفر از جمله مصافحه جو بايدن با وليعهد سعودي و عكس خبري با حضور اين دو است. رويترز مينويسد: «در سفرهاي رييسجمهور امريكا حتي براي ديدار با نزديكترين متحدان، ديدارها مسالهاي كاملا برنامهريزي و كارگرداني شده هستند كه معمولا هفتهها رايزني و برنامهريزي در مورد نحوه نشستن، نحوه قرار گرفتن دوربينها و چگونگي ورود مقامها درون اتاقها و نحوه ايستادن با هدف مصافحه يا اجتناب از آن، پيش از سفر انجام ميشود.كارشناسان سياسي ميگويند كه كاخ سفيد ميداند كه يك عكس خبري و احتمالا دست دادن يا هر دو غيرقابل اجتناب و بلكه ضروري خواهد بود، چراكه واشنگتن قصد احياي روابط با اين كشور نفتخيز و وليعهد جوانش دارد كه قرار است براي ساليان دراز آينده اين كشور را رهبري كند.»
????نقطه كور مذاكرات هستهاي
براي رسيدن به توافق هستهاي نياز به صراحت از طرف ايران و امريكاست. ايران بايد روشن كند كه بعد از توافق آيا مانند توافق قبلي، ورود شركتهاي امريكايي به بازار ايران را ممنوع ميكند تا احتمالا رييسجمهوري مثل ترامپ از برجام خارج شود يا نه. امريكا هم بايد روشن كند كه اگر ايران بعد از توافق مانع ورود شركتهاي امريكايي به بازار ايران شد آيا از برجام خارج ميشود يا نه. اگر پاسخ هر دو كشور مثبت است بايد برجام را ببوسيم و روي طاقچه بگذاريم، اما اگر پاسخ هر دو منفي است برجام ميتواند احيا شود. اين صراحت و شفافيت، بنبست مذاكرات را ميشكند زيرا آنچه مذاكرات را به بنبست كشانده نگراني دو طرف است، نگراني ايران از اينكه امريكا از برجام خارج شود و نگراني امريكا از اينكه پس از توافق از مواهب آن برخوردار نباشد. اگر ايران به گونهاي نشان دهد كه پس از توافق، شركتهاي امريكايي ميتوانند در سرمايهگذاري و قراردادهاي اقتصادي با ايران وارد رقابت با ساير شركتها شوند، اين امر بهترين تضمين براي پايداري توافق است و نيازي به تصويب برجام در كنگره امريكا نيست. ايران اينبار بايد به شركتهاي امريكايي اجازه ورود به بازار ايران را بدهد. اين امر از طرفي باعث رقابت شركتهاي امريكايي و اروپايي و روسي و چيني ميشود و ايران بهترين گزينه را از نظر منافع ملي انتخاب ميكند و از طرف ديگر باعث خارج نشدن امريكا از برجام ميشود. در واقع، هم ما و هم امريكا بايد تكليفمان را با خودمان روشن كنيم. آيا ما دوباره ميخواهيم منافع ملي را فداي ژست انقلابي كنيم و اينطور جلوه دهيم كه ورود شركتهاي امريكايي به بازار ايران يعني مماشات با امريكا و پايان انقلاب و قراردادهايي با قيمتهاي بسيار بالاتر با ساير شركتها منعقد كنيم و امريكا هم احساس كند كه فقط چين و روسيه و اروپا از برجام منتفع ميشوند و خودش محروم است و در نتيجه رييسجمهور بياخلاقي مثل ترامپ نقض پيمان كند؟ يا اينبار تصميم داريم عاقلانه رفتار كنيم و پيشرفت و توسعه كشور و منافع و رفاه ملت را بر ژست انقلابي ترجيح دهيم؟ ما بايد راه دوم را انتخاب كنيم. امريكا هم بايد تكليفش را با خودش روشن كند، اگر ميخواهد در صورت محروم شدن از بازار ايران از برجام خارج شود بهتر است با توجه به احتمال اين محروميت در سايه حاكميت شعار در ايران، همين حالا مذاكرات را رها كند و همچنان در هراس سلاح هستهاي ايران بماند هرچند ايران گفته است كه ما سلاح هستهاي توليد نميكنيم. به نظر من براي شكسته شدن بنبست مذاكرات، بايد اولين دستور جلسه مذاكرهكنندگان اين دو سوال باشد:
1- آيا بعد از توافق، ايران به شركتهاي امريكايي اجازه رقابت با شركتهاي ديگر در بازار خود را ميدهد؟
2- آيا اگر ايران اجازه ندهد امريكا بار ديگر از برجام خارج ميشود يا نه؟
اين نقطه، همان نقطه كور مذاكرات احياي برجام و عامل اصلي توقف آن است.
????31 استان كشور تشنهاند خشكسالي ايران را ميبلعد؟
امروز وزيران و سياستگذاران محيطزيست از 9 كشور همسايه مهمان تهران هستند تا در نشستي مشترك، چارهاي براي مشكلات زيستمحيطي منطقه و از جمله توفان خاك كه سوغات جديد همسايگان غربي براي شهروندان ايراني است بينديشند. مهمانان امروز علي سلاجقه؛ رييس سازمان حفاظت محيطزيست و ميزبان نشست منطقه وزيران، حدود 10 هيات عاليرتبه از كشورهاي تركيه، تركمنستان، عمان، آذربايجان، ارمنستان، قطر، عراق، سوريه، امارات و چندين سازمان بينالمللي هستند كه با توجه به شرايط روزهاي اخير و شدت گرد و خاكي كه هواي شهرهاي نيمه غرب و جنوب غرب و مركز كشور را در مينوردد و تا تهران و محل برگزاري نشست هم رسيده است، به نظر ميرسد زمان برگزاري نشست اتفاقا، از اين بابت مناسب است كه مقامات منطقهاي، از نزديك شاهد باشند خيزش هر روزه گرد و خاك، چطور زندگي را به كام هموطنان ما تلخ كرده است. طبق آخرين گزارشهايي كه طي دو روز گذشته از سوي سازمان هواشناسي و سازمان حفاظت محيطزيست منتشر شد، از ديروز، توده جديدي از گرد و خاك مرزهاي غربي كشور را پشت سر گذاشته و تا پايان هفته، هواي 16 استان ايران را خاكآلود خواهد كرد و در مناطقي، چشمها، چشمها را نخواهند ديد. ديروز اخباري حكايت از خطرناك شدن وضعيت هواي شهرهاي اهواز و سوسنگرد داشت چون غلظت گرد و غبار در اهواز به 10 برابر حد مجاز رسيده بود درحالي كه هواي 18 شهر استان خوزستان هم خاكآلود و ناسالم و با آلودگي بيش از حد مجاز بود.
هنوز اعلام نشده كه خسارت و زيان اقتصادي و اجتماعي و معيشتي تعطيلي يك شهر بر اثر توفان گرد و خاك چقدر و چند ريال است اما خوب است كه رييس سازمان حفاظت محيطزيست، در همين ايام برگزاري اين نشست منطقهاي، مهمانانش را به بازديد شهرهاي تعطيل شده كشور ببرد تا مهمانان ببينند زندگي در شهري مثل مهران و دهلران كه از شدت خاكآلودگي، تغيير رنگ داده چه معنايي دارد. طبق گزارشهاي دو روز اخير استانداريها، تمام ادارات دولتي و واحدهاي آموزشي در 15 شهر استان خوزستان و لرستان تعطيل شدهاند. هفته گذشته هم استان تهران و البرز شرايط مشابه را تجربه كردند و تمام دستگاههاي دولتي خاموش شد. طبق اعلام مسوولان و فعالان حفاظت از محيطزيست كشور، غير از سهم غير قابل انكار هفت كانون اصلي گرد و غبار داخلي، 80 الي 95درصد كانونهاي خيزش گرد و خاكي كه نفس ايران را بند آورده، خارجي است؛ بيابانهاي ۹۰ ميليون هكتاري عربستان و ۲۴ ميليون هكتاري عراق و 4 ميليون هكتاري سوريه و البته يمن و آسياي ميانه و همچنين، پروژه دنبالهدار و بيوقفه سدسازي تركيه بر سرچشمه دو رود دجله و فرات كه به خشكيدن انشعابات اين دو رود در كشور عراق و بيابانزايي مساحت وسيعي از اراضي همجوار عراق با ايران منجر شده، مشخصترينهاي اين فهرست هستند. با توجه به سنگيني كفه ترازو از قصور همسايگان شمالي و غربي و جنوبي در آلوده كردن هواي ايران، معلوم نيست برگزاري اين نشست چه فايدهاي براي هموطنان ما دارد چون اگر قرار است در اين نشست هم همچون 9 سال گذشته، تعارفات ديپلماتيك مانع از آن شود كه مقامات ايران، سهم تقصير همسايگان غربي را به رخشان بكشند يا از يادآوري تعهدات الزامآور انساني، بينالمللي، منطقهاي خودداري كنند و اگر سلاجقه نتواند يا نخواهد در اين نشست منطقهاي، سوءمديريت دولت عراق بابت ناديده گرفتن حقآبه هورالعظيم را يادآوري كرده يا از مقامات محيطزيست تركيه نپرسد چرا نامهنگاري هزاران شهروند ايراني به سازمان ملل درباره تبعات گسترده و خطر بروز فاجعه انساني به دنبال اجراي پروژه گاپ و سريال دنبالهدار سدسازيهاي تركيه در حوزه آناتولي جنوبي بر سرچشمه رودهاي دجله و فرات، اينطور با بيتفاوتي و سكوت و بارقههايي از تهديد از سوي كشور همسايه مواجه شده، اين نشست منطقهاي چيزي نخواهد بود جز حيف و ميل بيتالمال بابت پذيرايي تابستاني از همتايان عرب و ترك رييس سازمان حفاظت محيطزيست كشور ما.
خشكيدن ايران، معلول قصور سنواتي
ايران در حال خشكيدن است. ماههاست كه حافظان محيطزيست و منابع طبيعي از خطر خشك شدن منابع آب زيرزميني در كل كشور ابراز نگراني كردهاند. بين اين هشدارها، برخي نگرانكنندهتر است چون صرفنظر از وجهه اقتصادي، بار ارزشي و تفاخر ملي هم دارد. از جمله خبري كه چندي قبل منتشر شد و هشدار ميداد كه افزايش تبخير، كاهش بارندگيهاي سنواتي، كاهش ورودي درياچه و همچنين تداوم برداشت بيرويه از منابع آب زيرزميني، جنوب درياچه اروميه را در معرض خطر خشك شدن قرار داده است. اين خطر در حالي جدي شده كه بررسيهاي ستاد احياي درياچه اروميه از كاهش تراز درياچه در مقايسه با مدت مشابه در سالهاي قبل حكايت دارد. سرپرست مركز مديريت هماهنگي و ارزيابي احياي درياچه اروميه هشدار داده كه مهلت احياي بخش جنوبي درياچه تا پايان فصل تابستان است وگرنه بايد شاهد خشك شدن كامل بخش جنوبي درياچه باشيم چنانكه پايان خرداد امسال، سطح تراز درياچه اروميه ۱۲۷۰،۶۶ بوده كه به دليل افزايش گرما و تبخير بالا روزبهروز از حجم آب و سطح تراز كاسته ميشود و پيشبيني ميشود پايان تابستان سطح تراز درياچه اروميه به كمتر از ۱۲۷۰،۲۰ سانتيمتر برسد در حالي كه فقط دستيابي به تراز 1374.14سانتيمتر، ميتواند بخش جنوبي درياچه را از خشك شدن كامل نجات دهد. وزارت نيرو اخيرا اعلام كرد به دليل افت ميزان آبگيري سدها كه ناشي از كاهش بارندگيها بوده، اولويت با تامين نياز آبي بخش كشاورزي و آب شرب است و بنابراين، رهاسازي آب سدها به سمت درياچه اروميه متوقف شده است. با وجود اظهاراتي كه ظرف ماههاي گذشته درباره بهبود وضعيت درياچه اروميه مطرح ميشد، توضيحات اخير كارشناسان تاييد ميكند كه با گذشت ۷ سال از تشكيل ستاد احياي درياچه اروميه، احياي دومين درياچه شور جهان به نتيجه نرسيده و امسال اين درياچه در وضعيت بحراني و مشابه شرايط سالهاي 93 و 94 قرار گرفته و وضعيت درياچه نهتنها بهبودي نداشته بلكه شرايط به مراتب بدتر از سال گذشته دارد. چندي قبل مديركل دفتر مديريت بهم پيوسته منابع آب خزر و درياچه اروميه گفت: «امسال تراز درياچه 1270.65 سانتيمتر بوده و نسبت به سال گذشته در همين زمان ۵۳ سانتيمتر كاهش را نشان ميدهد.» كياست اميريان در گفتوگو با ايلنا گفت: «مهمترين عامل تاثيرگذار بر تراز درياچه ميزان بارش و روانآبي است كه وارد آن ميشود. متاسفانه سال قبل كاهش بارش داشتيم و بارش برف هم در حداقل خود بوده كه باعث كاهش جدي تراز شده است، امسال هم در حد پارسال بارندگي داشتيم كه نسبت به بلندمدت 14درصد كاهش را نشان ميدهد. موجودي فعلي آب درياچه 2 ميليارد و 730 ميليون مترمكعب است و باتوجه به اينكه در تابستان ميزان ورودي آب كم و تبخير زياد ميشود، حجم آب هم كاهش پيدا ميكند، چون بارندگي دراختيار ما نيست و امكان دارد خشكسالي تداوم داشته باشد كه در آينده اثرات خود را بيشتر نشان ميدهد.» طبق گفته اميريان، مصرف بيرويه منابع آبي براي كشاورزي علاوه بر تبخير بالا به دليل كاهش بارندگيها و خشكسالي، دو عامل مهم در كاهش ميزان آب درياچه است در حالي كه اكنون، فقط دستيابي به تراز 1374.14سانتيمتر، ميتواند بخش جنوبي درياچه را از خشك شدن كامل نجات دهد. اين تراز هم تامين نخواهد شد مگر آنكه طبق افق 1406 تعريف شده توسط ستاد احيا، آبرساني به درياچه افزايش يافته، ميزان مصرف در بالادست و رودخانهها كاهش يابد و البته ميزان بارندگيها به اندازهاي باشد كه علاوه بر تامين ذخيره برف در استان، كاهش 10درصدي بارندگي ظرف سال آبي اخير را جبران كند. طبق گزارش اخير ايلنا، بخش كشاورزي 92درصد منابع آبي استان را مصرف ميكند آنهم در حالي كه بيش از ۸۰درصد منابع آبي در اين بخش، به دليل استفاده نكردن از تكنولوژيهاي پيشرفته آبياري و رعايت نكردن الگوي كشت صحيح در مناطق مختلف، هدر ميرود و علاوه بر آن، در بسياري از مناطق آذربايجان غربي، كشاورزان همچنان از شيوههاي سنتي براي كشت و آبياري محصول استفاده ميكنند كه اين روشها بيشترين سهم مصرفي آب را به دنبال دارد. در حالي كه استان آذربايجان غربي، طي سه ماه گذشته يكي از مناطق در رنج از غلظت توفانهاي گرد و خاك بوده، با خشك شدن درياچه اروميه بيش از ۱۰ ميليارد تن نمك به صورت گردوغبار و توفان بر سر مردم اين ناحيه فرو خواهد ريخت.
خشكسالي، ۸۶درصد مساحت كشور را فراگرفته است
كاهش بارندگيها، تداوم برداشت بيرويه از منابع آبي زير زميني، هدر رفت آب در مصارف كشاورزي و البته سوءمديريت دولتها براي دريافت حقآبه از همسايگان غرب و شرق كشور، سبب شده كه فلات ايران در يك بازه 10 ساله، از نظر خشكسالي در بدترين وضعيت قرار گرفته و ۳۱ استان كشور با خشكسالي درگير شوند به گونهاي كه اكنون ۸۶،۱درصد از مساحت كشور گرفتار خشكسالي است.
بررسي ادواري ميزان بارشها كه مهمترين تامينكننده منابع آبي و روانآبهاست، حكايت از كاهش سالانه بارش در 27 استان كشور دارد. چندي قبل ايسنا در گزارشي از فراگيري خشكسالي در كشور نوشت كه به استناد شاخص خشكسالي هواشناسي SPEI، خشكسالي در ۱۱ استان كشور وسعت بيشتري را درگير كرده چنانكه صددرصد از مساحت استان كهگيلويه و بويراحمد، ۹۹،۸درصد از مساحت استانهاي قزوين و بوشهر و۹۹،۵درصد از مساحت خوزستان درگير درجات مختلف خشكسالي هستند.طبق همين گزارش ۳۶،۷درصد از مساحت كشور درگير خشكسالي بسيار شديد است كه بخشهايي از 7 استان كشور هم در همين وسعت قرار گرفتهاند كه در اين رتبهبندي هم استان خوزستان با ۸۰،۷درصد مساحت دچار خشكسالي بسيار شديد، بيشترين خشكسالي كشور را دارد. دو روز قبل شركت مديريت منابع آب ايران، اعلام كرد: «با سپري شدن ۲۹۰ روز از سال آبي، تا ۱۸ تير ماه ميزان كل حجم آب در مخازن سدهاي كشور به حدود ۲۴،۵۹ميليارد مترمكعب رسيده كه نسبت به مدت مشابه سال آبي گذشته بيانگر ۴درصد كاهش است.» كاهش بارندگي البته تنها دليل خشكيدن ايران نيست. سوءمديريت و بيتدبيريهاي سنواتي دولتها براي مقابله با برداشت بيرويه منابع آبي و جلوگيري از كشتهايي كه آببري بالا دارند، بيتوجهي به ترميم شبكه فرسوده انتقال آب و جلوگيري از هدررفت منابع آب زيرزميني از طريق نشت لولهها، سدسازيهاي غيراصولي و سليقهاي و مرتبط با رانتهاي اقتصادي و سياسي و ناتواني از مديريت ديپلماتيك ورودي آب رودخانههاي مرزي از دلايل مهمي بوده كه علاوه بر كاهش بارشهاي سالانه، به خشكسالي و خشك شدن عرصههاي طبيعي كشور دامن زده است. طبق اعلام معاون فني محيطزيست استان فارس، نقشه احياي تالابهاي بختگان و پريشان در راستاي تفاهمنامه احياي تالابهاي استان تهيه شده و درصورتيكه اقدامي جدي درخصوص تامين حقآبه تالابها و درياچههاي فارس صورت نگيرد، علاوه بر نابودي زيستبوم اين عرصههاي طبيعي، تالابها و درياچههاي خشكيده اين استان ميتواند به يكي از كانونهاي ايجاد ريزگرد، توفان نمك و آلودگي شيميايي مناطق اطراف تبديل شود. ديروز خبري هم از خشكيدن رودخانه كشكان منتشر شد؛ رودي در استان لرستان كه به علت كاهش ورودي آب به سرنوشت مشترك بسياري از رودخانههاي ايران دچار شده و امسال مناطق پاييندست اين رودخانه، نفسهاي آخر را كشيد و بهطور كامل خشكيد. طبق گزارش ايلنا، رودخانه كشكان در لرستان سرچشمه اصلي كرخه در خوزستان است و بخش مهمي از سرشاخههاي پرآب رودخانه كرخه را تشكيل ميدهد. كاهش ميزان بارندگي، برداشتهاي غيرمجاز توسط موتورهاي آب در طول مسير اين رودخانه و همچنين برداشت بيش از اندازه از آب رودخانه براي كشاورزي محصولات آبدوست در بالادشت از عمده دلايل كاهش ميزان آب اين رودخانه بوده است. مثال ديگر را هم ميشود در استان كرمان مشاهده كرد؛ استاني كه از جنوب با دو استان محروم و كمبرخوردار هرمزگان و سيستان و بلوچستان هممرز است و البته شرايط خاص هر سه استان از بابت وضعيت جغرافيايي و اقليمي؛ وسعت بالاي هر سه استان، فاصله طولاني روستاها و شهرها و توابع استان، كاهش بسيار بالاي منابع آبي استان طي دو دهه گذشته و البته همجواري هر سه استان با دو كشور ناامن و فقير و جنگزده و پرتنش افغانستان و پاكستان عواملي بوده كه ساكنان جنوب اين استان را بيش از ديگر هموطنان متاثر و متضرر كرده است چنانكه امروز، بسياري روستاهاي جنوب استان كرمان به دليل خشكسالي، خالي از سكنه شده، كشاورزي و دامپروري در جنوب استان، به دليل تقليل شديد منابع آبي به حداقل رسيده و در نتيجه، فقر و محروميت در كل منطقه، فراگير شده است. مديركل منابع طبيعي و آبخيزداري جنوب استان كرمان چندي قبل در گفتوگو با ايلنا گفته بود كه كاهش سطح آبهاي زيرزميني، تغيير اقليم و بيايانزايي باعث خشكساليهاي جنوب استان شده اگرچه كه تغييرات اقليمي و مداخله انساني هم در بياباني شدن استان تاثير داشته از جمله اينكه در جنوب كرمان تعداد چاههاي آب بيشماري وجود دارد كه به شكل غيرمجاز حفر شدهاند و يكي از دلايل كاهش سطح آب سفرههاي زيرزميني هم برداشت بيرويه از اين سفرههاي آب زيرزميني و آبخوانها بوده است. اين مقام مسوول هشدار داده كه نه تنها خشك شدن رودهايي مانند هليلرود كه تالاب جازموريان را سيراب ميكرده بر خيزش گرد و غبار در منطقه تاثير داشته، كاهش آبهاي زيرزميني هم باعث خشك شدن بسياري از اراضي كشاورزي شده در حالي كه همين اراضي يك پوشش سبز به حساب ميآيند و از فرسايش خاك جلوگيري ميكنند اما حالا، خشك شدن اين اراضي، آنها را به منشا گرد و غبار تبديل كرده در حالي كه سهم خشك شدن تالاب جازموريان در خيزش گرد و غبار و ريزگردها در جنوب كرمان و استانهاي همجوار، بسيار بالاتر است. نابودي تالابها در استانهاي درگير خشكسالي درحالي است كه ايران بيشترين تنوع تالابها را در جهان دارد و از ۴۲ نوع تالاب شناخته شده بينالمللي، ۴۱ نوع آن در ايران به ثبت رسيده و وسعت ۳۶ تالاب هم كه در فهرست كنوانسيون جهاني حفاظت از تالابها (معروف به كنوانسيون رامسر) ثبت شده بيش از۱،۴ ميليون هكتار برآورده شده و در حالي كه طبق اعلام سازمان حفاظت محيطزيست، 7 تالاب ثبت شده ايران در كنوانسيون جهاني رامسر، در حوضه خزر واقع شده، 4 تالاب در مناطق بياباني، 5 تالاب در حوضه درياچه اروميه، 3 تالاب در مناطق كوهستان و 6 تالاب هم در مناطق ساحلي قرار دارد، اكنون تالابهاي هامون، شادگان، بختگان و پريشان همچون ديگر تالابهاي واقع در استانهاي گرفتار خشكسالي، به دليل كمبود آب و كاهش قابل توجه حقآبه، در معرض خطر نابودي قرار گرفتهاند.
????بورس به روند نزولي خود ادامه داد
روند شاخص بورس تهران ديروز هم مانند شنبه نزولي بود و با افتي بيش از ده هزار واحدي به افتي كه اين هفته آغاز كرده بود ادامه داد. شاخص كل بورس با افتي بالغ بر ۱۰ هزار واحدي به كار خود پايان داد. معاملات بورس تهران در حالي به اتمام رسيد كه شاخص كل پس از افت ۱۰ هزار و ۸۹۱ واحدي به محدوده يك ميليون و ۴۸۷ هزار واحدي رسيد. اين سطح از شاخص كه در سه ماه اخير بيسابقه بوده باعث نگراني سهامداران شده است. شاخص هموزن نيز با افت قابل توجهي همراه شد. سقوط بيش از ۶ هزار واحدي شاخص هم وزن باعث شد تابلوها رقم ۴۰۹ هزار واحد را براي اين مولفه مهم بازار به ثبت برسانند. ارزش معاملات اما تا حدودي افزايش يافت اما اين افزايش نتوانست خيال سهامداران از روند شاخص بورس را راحت كند.