.

اخبار روزانه

1-تولید خودرو نصف شد/ ایران خودرو ۶۰ و سایپا ۲۳ درصد تولید خودروهایشان را کم کردند

تولید انواع خودرو در کشور طی مرداد امسال به ۴۷ هزار و ۳۱۷ دستگاه رسید که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۴۷.۱ درصد کاهش داشته است.

در مرداد ماه، تولید محصولات ایران خودرو با کاهش ۵۸.۷ درصدی نسبت به مرداد ۹۷ روبرو شد و به عدد ۱۷ هزار و ۲۴۰ دستگاه رسید. همچنین گروه خودروسازی سایپا نیز شاهد افت ۲۳.۴ درصدی تولید انواع خودرو طی مرداد امسال در مقایسه با مرداد ۹۷ بوده است.

 

2-جریمه پزشکان متخلف در استفاده از کارتخوان  

مدیرکل دفتر تنظیم مقررات سازمان امور مالیاتی:
کسانی که مکلف به نصب پایانه فروش یا صندوق مکانیزه فروش هستند، اگر این کار را انجام ندهند دو درصد از مجموع وجوه دریافتی‌ آنها مشمول جریمه می‌شود.
اگر پزشکی اجازه نداد از کارتخوان استفاده کنید به ۱۵۲۶ اطلاع دهید.
قانون مالیاتی را مجلس گذاشته است نه سازمان امور مالیاتی.  

 

 3-آمریکا ۱۱شرکت نفتی و کشتیرانی چینی را به‌دلیل نقض تحریم های آمریکا علیە ایران ، تحریم کرد 

 وزارت خزانە داری آمریکا ٥ فرد و ٦ شرکت چینی را در رابطه باایران تحریم کرد. شرکت نفت کنکورد، کشتیرانی کاسکو و چند فرد و شرکت چینی دیگر به‌دلیل واردات آگاهانە نفت از ایران تحریم شدە اند. 

 شرکت کشتیرانی کونلون، هولدینگ کونلون و شرکت پگاسوس ۸۸ از دیگر شرکت‌های چینی تحت تحریم اعلام شده هستند.

مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، روز چهارشنبه ۳مهر ۹۸در نشست «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» گفت: «امروز تحریم‌هایی علیه یکسری شرکت‌های چینی وضع کردیم که با نقض تحریم‌های آمریکا آگاهانه نفت ایران را خریداری می‌کردند».

 

4-چرا موشک‌ساز شدیم اما خودروساز نه؟ 

در ماه‌های اخیر سوالی به کرات در رسانه‌های مختلف مطرح شده است، این سوال که: چرا صنایع دفاعی ما پیشرفت کرده است اما صنعت خودرو کشور نتوانسته پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته باشد؟ 

در سال 1500 میلادی قریب به 500 میلیون انسان در دنیا سکونت داشتند. ارزش کل کالاها و خدمات تولیدشده انسان در سال 1500 میلادی چیزی در حدود 250 میلیارد دلار امروزی بود. امروز ارزش یک سال تولیدات انسانی نزدیک به 60 تریلیون دلار در سال تخمین زده می‌شود. در سال 1500 بشر هر روز 13 تریلیون کالری مصرف می‌کرد، امروزه ما در روز 1500 تریلیون کالری مصرف می‌کنیم (یعنی جمعیت 14 برابر شده، تولید 240 برابر شده و مصرف انرژی 115 برابر). این انفجار توانمندی بشر بر پایه اتکای بشر بر علم محقق شده است تداوم رابطه متقابل میان علم، امپراتوری و سرمایه مهم‌ترین موتور محرک تاریخ در 500 سال اخیر است. 

از این‌رو آدرس اشتباهی داده‌ایم اگر بگوییم رشد و گسترش علم در فلان منطقه جغرافیایی به سخت‌کوشی یا هوش بیشتر دانشمندان آن مرز و بوم ربط داشته است . اگر ثروتمندترین افراد جامعه آمریکا از توسعه محصولات جدید با استخدام دانشمندان به ثروت بالا دست یافته‌اند و از آن ثروت به‌ عنوان سرمایه‌ای برای به‌کارگرفتن دانشگاه‌های بیشتر در مسیر خلق ایده‌ها و نوآوری‌های جدید در عرصه فناوری استفاده کرده‌اند، اینها همه از ایمان صاحبان ثروت به توانمندسازی مبتنی بر علم، حکایت دارد.

در برخی از صنایع نظیر صنایع دفاعی کشور تکلیف روشن‌تر است یعنی به دلیل ماهیت آن صنعت کسی انتظارِ دخالت سرمایه‌گذار بخش خصوصی را ندارد و طبیعی است که برای کشوری مانند ایران که در طول تاریخِ بشر چندین‌بار امپراتور بلامنازع دنیا بوده است، شرایط محیطی حاکم بر منطقه و جهان، نیروی محرک قدرتمندی برای توسعه صنایع نظامی در اختیار دانشمندان عرصه نظامی قرار می‌دهد،اما موضوع صنعت خودرو (و به طور عام‌تر توسعه صنعتی کشور) بسیار متفاوت است

اگرچه خودروسازی کشور از سوی بخش خصوصی شکل گرفت اما پس از انقلاب با توجه به ماهیت کالای خودرو و کارکرد آن در نمود شعارهای سیاسی مرتبط با توان تولید و غرور ملی، دولت یا قدرت سیاسی، صاحب و همچنین موتور محرک تحولات این صنعت شد اما مساله اینجاست که همیشه منافع قدرت سیاسی با منافع یک بنگاه اقتصادی هم‌راستا نیست! بنابراین در روزهایی که افتتاح پیاپی مراکز طراحی و توسعه محصولِ خودروسازان از سوی بالاترین مقام‌های دولتی انجام می‌شد تنها می‌شد این پیام واضح را درک کرد که صنعت خودرو کشور با قوای محرکه قدرت سیاسی، پیش می‌رود چراکه در همان زمان که داعیه‌دار طراحی محصول پیچیده‌ای چون خودرو در کشور شدیم از طراحی و توسعه سیستم‌های ساده‌تری نظیر اسباب‌بازی کودک، ناتوان بودیم و بازار داخل کشور را به محصولات خارجی واگذارکرده‌ بودیم. بدین جهت می‌توان گفت عبارتی نظیر «خودرو ملی» به‌ جای آنکه کارکردی اقتصادی برای بنگاه اقتصادی خودروساز داشته باشد کارکردی سیاسی برای برآوردن آرزوهای دولتمردان وقت را داشت.

صنعت خودرو ایران را می‌توان به مثابه کودک لوس و بی‌هنری دانست که اگرچه رفتارش محصول کردار والدین در سالیان دراز است، اما اکنون با بی‌مهری شدید والدینِ مقصر روبه‌رو است! صنعت خودرو ایران از جدال و آشتی زیرپوستیِ هردو محرکِ قدرت سیاسی و سرمایه‌داری در صنعت خودرو، رنج می‌برد هر دو به یک میزان کم‌صبرند که بهره زودگذری از این صنعت نصیبشان شود و شوربختانه در تلاطم و بلاتکلیفی کنونی، نه صنعت خودرو آنقدر سیاسی است که شعارهای رنگ و لعاب‌دارِ تولید ملی نزد عوام خریدار داشته باشد و نه آنقدر سودآور است که بخش خصوصی را به سمت خود بکشاند، آن ‌هم در شرایطی که سیاستگذاری پولی و فضای کسب‌وکار کشور به‌گونه‌ای است که دلالی بهتر از تولید صرفه دارد.

آدرس بسیار اشتباهی داده‌ایم اگر به‌کار نگرفتن علم متخصصان و دانشمندان مرزوبوم را به بد بودن خودروسازان نسبت دهیم! مساله اصلی در ریشه‌های عدم رغبت در تولید داخل است وگرنه تصاحب دانش لازم برای این کار آسان‌ترین قسمت ماجراست. اگر برای بخش خصوصی بصرفد، دانش را از هر کجای دنیا که باشد می‌آورد و در خدمت تولید به‌کار می‌گیرد. اینکه قطعه ساده پلاستیکی از خارج از کشور وارد می‌شود دلیلش عدم احاطه به دانش فنی آن قطعه نیست بلکه دلیلش را باید در فضای کسب‌وکار کشور جست که تولید در آن ارزش‌آفرین نیست و به‌تبع آن مهندسی و فناوری مورد نیاز نیستند! 

 تجارت فردا عبداله توکلی‌لاهیجانی

 

5-ترامپ ورود مقامات جمهوری اسلامی ایران و بستگان آنها به آمریکا را تعلیق کرد

رئیس‌جمهور آمریکا با صدور یک فرمان اجرایی بامداد پنجشنبه ورود مقام‌های ارشد  کشورمان را  به آمریکا به عنوان مهاجر یا برای اهداف غیرمهاجرتی را تعلیق کرد.

 

6-منوشین: اروپا بدون رضایت آمریکا کاری برای ایران نمی‌کند

وزیر خزانه داری آمریکا:اتحادیه اروپا به ایالات متحده اطمینان خاطر داده بروکسل بدون رضایت واشنگتن، کاری در زمینه تحریم‌ها برای ایران انجام نخواهد داد.
رایزنی‌های بسیاری خوبی با همه متحدانمان درباره برنامه تحریم‌ها یا همان کارزار فشار حداکثری و اتحادمان در زمینه تحریم‌ها داشتیم.
اروپایی‌ها این را به روشنی ابراز کردند که [در زمینه تحریم‌ها علیه ایران] هیچ کاری بدون رضایت ما انجام نخواهند داد.

 

7-انگلیس بار دیگر ایران را عامل حملات به «آرامکو» خواند

وزیر خارجه انگلیس:ما اکنون اطمینان داریم که ایران مسئول حملات اخیر به تأسیسات نفتی عربستان سعودی است.
شواهد روشن است و هیچ توضیح جایگزین محتمل دیگری وجود ندارد.
لندن در حال رایزنی با شرکای خود است تا به «مؤثرترین شکل» به این حادثه پاسخ دهد.
 باید فعالیت‌های گسترده‌تر ثبات‌زدای ایران را نیز مورد توجه قرار داده و از نقض قوانین آزادی تردد و کشتی‌رانی در تنگه هرمز و قوانین بین‌المللی دریانوردی، ممانعت کنیم.
ما همواره به یاد داشته‌ایم که برجام یک توافق بی‌نقص نبوده است.
این تهران است که توافق را در معرض خطر نابودی قرار داده است.

 

8-روحانی-ترامپ؛ یک دیدار ناممکن”

  مجید یونسیان، روزنامه‌نگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی

دیدار روحانی با ترامپ نه محتمل است، نه ممکن و نه مفید. چون هنوز در نگاه و تحلیل دو کشور نسبت به اهداف، نیات وسیاست یکدیگر تغییری به چشم نمی‌خورد.

اما چرا این‌همه حرف و حدیث درباره محتمل‌الوقوع بودن چنین اتفاقی وجود دارد؟چرا برخی رسانه‌ها و تحلیلگران بر اهمیت چنین سوژه‌ای دائم داد سخن می‌دهند؟
این، نه بر ما مکشوف است، نه بر آنهایی که این سوژه را علم کرده‌اند. اما یک نکته محرز است و آن اینکه برخی از طرح این مسائل سود می‌برند. یعنی در واقع، معرکه‌گیرانی هستند که می‌خواهند از آب گل‌آلود سیاست بهره خود را ببرند.

بیش از چهار دهه است که ایران و آمریکا چونان دو خصم در دو سوی دیوار برهم تاخته‌اند و رهبران آنها با تنها یک منطق آن‌هم منطق قدرت آنچنان بر ضخامت این دیوار افزوده‌اند که تخریب آن زمانی ممکن است که این منطق تغییر کند؛ اما آنچه اکنون از همیشه محکم‌تر است، همین منطق قدرت است.

منطق قدرت است که می‌گوید:
– به دشمن بدبین باش.
– به او اعتماد نکن.
– سر فرصت ضربه بزن.
– به قول و قرارت پایبند نباش.
– به‌دنبال برد باش.
– به هر کسی که دشمن دشمن اوست، بساز؛ حتی اگر از او بدتر باشد.
منطق قدرت است که می‌گوید:
– امنیت مهمتر از پیشرفت و رفاه است.
– صنعت نظامی مهمتر از کشاورزی و توسعه صنعت است.
– حاکمیت و انحصار بر رسانه مهمتر از رسانه متکثر و متنوع است.

منطق قدرت می‌گوید همه‌چیز سیاسی است؛ مگر خلافش ثابت شود. ورزش سیاسی است، سینما و هنر سیاسی است، کتاب و درس و مدرسه و دانشگاه سیاسی است (مگر خنثی و بی‌تفاوت و بی‌خاصیت باشد). کارگر و بازاری و هرکس که حقی حتی صنفی طلب کند؛ سیاسی است.

برای همین برای اینکه صورت مسأله پاک شود؛ منطق قدرت می‌گوید هیچ جرم سیاسی وجود ندارد. چون همه آنچه به سیاست می‌انجامد، امنیتی است.

اما منطق قدرت در کشورهایی چون آمریکا پیچیده‌تر از کشورهایی چون ایران است. چون منطق قدرت در آمریکا، اقتصاد را جایگزین سیاست کرده است و امنیت مستقیما و بی‌واسطه و با حذف سیاست به اقتصاد وصل شده است؛ لذا بازیگرانش متفاوت‌اند.

نیروهای تاثیرگذار هم فرق کرده‌اند. دیگر برای این قدرت نه رسانه و انحصار بر آن مهم است ونه دانشجو، نویسنده و هنرمند و دیگران. آنها به حال خود رها شده‌اند تا هرچه می‌خواهند بگویند و بنویسند و دلخوش به چیزی باشند به‌نام “آزادی”. تا ما حسرت بخوریم و همه انرژی و نیرویمان را صرف کنیم تا به آن برسیم.

تفاوت در این دو منطق سیاسی است که ایران و آمریکا را دو خصم ساخته است؛ رودرروی هم. این دو منطق و حامیانش همچنان بر سر حرف و باور خود هستند و لذا هیچ‌چیز تغییر نمی‌کند؛ مگر این دو منطق یا تغییر کنند و به‌هم نزدیک شوند یا یکی مغلوب دیگری شود.
اولی که از هر لحاظ و از هر دو سو، بعید به‌نظر می‌رسد؛ گرچه غیرممکن نیست. می‌ماند دومی که آن‌هم چشم‌اندازی ندارد.

البته شق سومی هم هست و آن‌هم بازی بازیگران قدرت است که از آن سودی عاید مردمان ما نخواهد شد. و این را چند دهه تجربه کرده‌ایم و البته درسی نیاموخته‌ایم و همچنان، بر این باور مانده‌ایم که :شاید معجزه‌ای رخ دهد”.



نظرات


نظر شما چیست؟

نظر خود را در مورد مطلب بالا بیان فرمایید
کد امنیتی جدید Visual CAPTCHA



اوقات شرعی

نظر سنجی