1-روزگار ما، روزگار رفتنها شده است و شجریان هم رفت. خوشا به حالت استاد شجریان!
ما سوگوار خودمان هستیم.
استاد شجریان را بهانه کردهایم برای بغض کردن، برای دریغا دریغ. احساس تنهایی میکنیم از رفتن کسی که همیشه انگار مطمئن بودیم در هر بزنگاهی کنارمان میایستد. دوشادوشمان و حالا مثل خانهای قدیمی شدهایم که دیوارش ریخته و باد میآید و توی دلش چنگ میزند.
〰️〰️
سروش صحت در فیلم جهان با من برقص داستان مردی را روایت میکند که برای سالم زیستن از دود و دم تهران فرار میکند و به جای دنجی در شمال پناه میبرد. شیر گاو میخورد و دمنوش گیاهان و... اما به سرطان مبتلا میشود و طنز تلخ ماجرا این است که دوستش حمید که کارخانهی سوسیس و کالباس دارد و صبحانه کلهپاچه میزند آنقدر سالم است که زن جوان گرفته، برنامه دارد بچهدار شود و حتی به کانادا برود!
〰️〰️
محمدرضا شجریان کوهنوردی میکرد، عاشق طبیعت و گل و گیاه بود، از محصولات باغ و باغچهاش میخورد و حتی به گمانم گندم کاشته بود و از آرد آن نان میپخت و... اما سرانجام گرفتار سرطان شد. شوخی تلخ روزگار است. دنیای عجیبی است، تاریخ پر از آنهاست که خون خلق میخوردند و هیچشان نشد!
〰️〰️
من هم دلتنگ استاد شجریان هستم اما کاش هر کدام از ما یکهزارم آنچه او زیست را زندگی کنیم.
فخر موسیقی شد، خوشنویسی کرد، آشپز ممتازی شد، ساز ساخت، نجاری کرد، برای مردم خوشنامتر از هر سیاستمردی شد، در همهجای جهان احترام دید، ۸۰سال در اوج بود، فرزندانی پرورش داد که مایه مباهاتند، صدای مردمش شد، عکسش را بر در و دیوار زدند، با ربنایش افطار کردند و...
حالا که بعد از رنج بیماری کتاب زندگیاش را بست و رفت میلیونها ایرانی چنان غمگیناند که انگار یکی از اعضای خانوادهشان را از دست دادهاند. مگر چند نفر در این کشور تا این اندازه خوشبخت زیستهاند و عاقبتبهخیر شدهاند؟
تنها حسرتم برای او این وداع غریبانه است. اینکه سزاوار بدرقهای باشکوهتر از این بغضهای خاموش ما در شبکههای اجتماعی است.
حرف آخر اینکه مُرده آن است که نامش به نکویی نبرند، مُرده آن است که پشت هنرمندان وطندوستی چون تو را خالی کرد، اجازهی کنسرت نداد و گمان کرد میتواند نامت را از یاد مردم ببرد وگرنه محمدرضا شجریان تا آخرین روز دنیا که حتی یک نفر فارسی بداند، زنده است.
بعضیها را خدا بغل کرده است، مهرشان به دل مردم چنان نشسته که با هیچ دستور و اخم و تَخمی قابل پاک کردن نیست، شجریان یکی از آنهاست.
خوشا به حالت آقای شجریان که محترم زیستی و در قلب مردم این سرزمین تا همیشه زندهای و خوشا به سعادت ما که در روزگار تو زیستیم و از صدایت لذت بردیم.
2- ۲۷ روز مانده به انتخابات آمریکا ، حالا نتایج :Real clear politic
ا. در رای مبتنی بر جمعیت
در سطح ملی بایدن ۹.۴ + %
رشد نسبت به دیروز ۰.۲ %
در سطح ایالت های با رقابت شدید بایدن ۴.۴+ %
معادل ۰.۲ درصد رشد نسبت به دیروز
۲. در آرای الکترال
فاصله آرای بایدن از ترامپ ۱۰۱+ رای است !
و این در حالیست که ۱۸۷ رای الکترال مربوط به ایالت های بینابین است
و بایدن با فقط ۴۴ رای از ۱۸۷ ایالت بینابین برنده است!!!
۳. مقایسه با همین مقطع در انتخابات ۲۰۱۶
در انتخابات ۲۰۱۶ در نظرسنجی مقطع فعلی در ایالت های بینابین ، دموکرات ها ۴.۵+ بودند اما حالا ۴.۳+ هستند و در این مناطق وضعیت ترامپ ۰.۲% بهتر از همین مقطع در ۲۰۱۶ است . در نظر داشته باشید که تعداد ایالت های بینابین در دو انتخابات یکسان نیست
در انتخابات ۲۰۱۶ در رای ملی دموکرات ها ۵.۴+ بودند و حال آنکه حالا ۹.۲%هستند و در اینجا وضعیت ترامپ ۳.۸ %عقب است
بازارهای جهان و البته بازارهای ایران روزهای بسیار پرنوسانی در پیش خواهند داشت
مراقب باشید .
3-چرا ایرانیان نظرسنجیهای شکست ترامپ را باور ندارند؟
سامان صفرزائی
سوءتفاهمها درباره ترامپ، هرچند با تأخیر، اما در حال برطرفشدن است.
پرترهای که او و دستیارانش از شکستناپذیر بودنش ترسیم کردند، معوج شده و همزمان تصویر جعلی که ترامپ و همدستانش از جو بایدن، سیاستمدار کهنهکار از حزب دموکرات، بهمثابه رقیبی منفعل و ناتوان ارائه میدادند نیز در حال محوشدن است.
در رسانهها و باور عمومی آمریکا و هم در رسانهها و باور عمومی ایران، کماکان «پرفروشترین تحلیل» این است که «ترامپ شکست نخواهد خورد». برای برخی از ما ناظران تحولات سیاسی و اجتماعی ایالات متحده که روند نظرسنجیها را از چندین ماه قبل بهصورت روزانه -یا حتی ساعتی- بررسی کردهایم، آن را با نظرسنجیها از سال ۲۰۰۰ به این سو تطبیق دادهایم و تحولات چشمگیر سیاسی و اجتماعی آمریکا در دو قرن اخیر را کموبیش مطالعه کردهایم، این تحلیلِ بسیار جدی وجود دارد که ترامپ در انتخابات سوم نوامبر (سیزدهم آبان) شکست خواهد خورد.
بااینحال، ارائه این تحلیل به جامعه ایران بهشکلی غیرنرمال به امری غیرممکن شده است. اخیرا چند «باور رایج نادرست» بهطور قدرتمندی در رسانهها شکل گرفته است که به گمراهی گسترده-و آنچنان که استدلال خواهیم کرد گمراهی خودخواسته- مخاطبان منجر شده است و شانس فروش تحلیلهایی را که با چنین باورهایی همراه نیستند کاهش میدهد.
باوری نادرست؛ میانگین نظرسنجیها که چهار سال قبل در سایت RealClearPolitcs ارائه شد بهدرستی8 نتیجه انتخابات که پیروزی کلینتون در آرای ملی بود را پیشبینی کرد. حاشیه برتری در نظرسنجیها ۳.۳ درصد بود و برتری واقعی و نهایی کلینتون در انتخابات ۲.۱ درصد.باور رایج دوم: «محتمل و رایج» است کاندیدایی آرای مردمی را به دست آورد، اما آرای الکترال را نَه.این ضعیفترین احتمال در تاریخ انتخاباتی آمریکا است.
از سال ۱۸۸۸ تا سال ۲۰۱۶ فقط دو بار چنین استثنائی رخ داده و از سال ۱۷۸۸ تا ۲۰۱۶ فقط پنج بار رخ داده است. تاکنون در ایالات متحده ۵۶ بار انتخابات برگزار شده است. بیتردید برای امری که احتمال وقوعش چنین استثنائی بوده نباید از گزاره «محتمل» استفاده کرد؛ بلکه یک استثنای بسیار استثنائی است که در تحلیل وقایع با «ذهن آرام» اغلب بهحساب نمیآید.
باور رایج سوم: بهصورت سنتی نظرسنجیها نتوانستهاند پیروز انتخابات را درست حدس بزنند.تقریبا تماما اشتباه. در سال ۲۰۱۲ میانگین نظرسنجیها بهدرستی نامزد برنده -باراک اوباما- را پیشبینی کردند. اوباما سه درصد بیشتر از میانگین نظرسنجیها رأی آورد. در سال ۲۰۰۸ در رقابت میان باراک اوباما و جان مککین میانگین نظرسنجی برتری ۷.۶درصدی اوباما را نشان داد و نهایتا در انتخابات او برتری ۷.۳درصدی به دست آورد. در سال ۲۰۰۴، رقابت میان جورج بوش و جان کری، نتایج نظرسنجیها پیروزی بوش با برتری ۱.۵درصدی را پیشبینی کردند و نهایتا او با برتری ۲.۴درصدی پیروز شد. در سال ۲۰۰۰، نظرسنجیها آرای بوش را ۴۸ درصد اعلام کردند و آرای واقعی او ۴۷.۹ درصد بود. در سال ۱۹۹۶، نظرسنجیها پیروزی بیل کلینتون بر باب دل را برتری هفتدرصدی پیشبینی کردند و کلینتون با برتری ۸.۴درصدی مجددا انتخاب شد. در سال ۱۹۹۲ نظرسنجیها شکست جورج هربرت بوش با کسب ۳۷ درصد آرا را پیشبینی کردند، او ۳۷.۴ درصد آرا را به خود اختصاص داد و انتخابات را به کلینتون ۴۶ساله واگذار کرد.
باور رایج چهارم: در آمریکا اصلا رئیسجمهور تکدورهای نداشتهایم.ادعایی نادرست؛ جرالد فورد، جیمی کارتر و جورج بوشِ پدر، همگی رئیسجمهورهای تکدورهای بودهاند که سال ۱۹۷۶ و۱۹۸۰ و ۱۹۹۲ انتخابات را به رقبای خود واگذار کردند. جو بایدن بر اساس نظرسنجی روز یکشنبه ۸.۱ درصد از ترامپ پیشی گرفته است. بااینحال جامعه ایران -و البته خود جامعه آمریکا- هنوز برای باور این واقعیت که شانس بایدن برای بردن انتخابات ماه آینده «بسیار بیشتر» یا حتی «بیشتر» از ترامپ است با مقاومت روانی بسیار جدی روبهروست.
میشود تحلیلهای دقیقی در رابطه با نظرسنجیهای اخیر انجام داد و به جامعه اطمینان خاطر داد که «بهاحتمال بسیار بالا» ترامپ بازنده است. اما چنین تحلیلهایی پیش از ترسیم مواجهه عصبی جامعه با «ایماژِ ترامپ» با بیتوجهی روبهرو خواهد شد. پیش از ارائه یک تحلیل آماری و علمی، ضرورت جدی وجود دارد که این پرسش مطرح شود: ریشه روانی «نامیرایی» و «شکستناپذیری» ترامپ در ذهن جامعه ایران از کجا میآید؟ چرا نمیخواهیم به شکست ترامپ «امیدوار» باشیم و امید خود را بازگو کنیم؟
4- جوان ایرانی حاضر است به هر گورستاني برود براي زندگي غیر از وطن خـودش ! این چـه نوع حکمـرانی غلـطی است کـه به این وضـع افـتاده ایم؟!
حسین راغفر، اقتصاددان:
آب و برق مجانی به شرکت های بزرگ مثل فولاد و پتروشیمی ها می دهید که در آخر حتی ارز صادراتی را بر نمیگردانند که این بشود وضع قیمت ارز؟!
امروز این وضعیت پیش آمده که جوان ایرانی حاضر است به هر گورستاني برود براي زندگي غیر از وطن خـودش ! این چـه نوع حکمـرانی غلـطی است کـه به این وضـع افـتاده ایم؟!
جامعه دچار شورش شده، شورش مهاجرت ،شورش خودكشي، شورش اعتياد و روزي هم شورش كف خيابان. اينچنين جامعه اي ديگر امكان بقا ندارد آيا مسئولين نمي خواهند نظام بماند؟
5-بانکها و نهادهای مالی که بر اساس بهروزرسانی جدید وزارت خزانهداری آمریکا مشمول تحریمهای ثانویه گردیدهاند به شرح ذیل هستند:
تامین سرمایه امین (وزارت خزانهداری آمریکا از آن بهعنوان بانک سرمایهگذاری امین یاد کرده)
بانک کشاورزی ایران
بانک مسکن
بانک رفاه کارگران
بانک شهر
بانک اقتصاد نوین
بانک قرضالحسنه رسالت
بانک حکمت ایرانیان
بانک ایرانزمین
بانک همکاریهای منطقهای اسلامی
بانک کارآفرین
بانک خاورمیانه
بانک مهر ایران
بانک پاسارگاد
بانک سامان
بانک سرمایه
بانک توسعه تعاون
بانک گردشگری (وزارت خزانهداری آمریکا از آن بهعنوان بانک توریسم یاد کرده)/
6-کویتیها هم یارانهبگیر میشوند؟ سالی یک میلیارد و ۳۵۰ میلیون!
دولت کویت در حال بررسی طرحی است که در مقابل برداشتن تمامی سوبسیدها همه شهروندان این کشور را مشمول دریافت یارانه کند.
بر اساس این طرح که کویتیها فعلاً حاضر به پذیرش آن نیستند، هر فرد کویتی سالانه ۵۰ هزار دلار (یک میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان) به عنوان یارانه پرداختشده دولت برای کالاها و خدمات دریافت میکند./ اعتمادآنلاین
7- نفرین نفت؛چه بر سر ونزوئلا آمد؟
ابرتورم و ونزوئلا، دو واژهای هستند که طی چند سال گذشته به یکدیگر گره خوردهاند.
اما اگر به چند دهه گذشته باز گردیم، مشخصه ونزوئلا داشتن بالاترین سطح رفاهی مردم و انبوهی از سیاستهای یارانهای به پشتوانه درآمدهای نفتی بود.
چاوز و مادورو، دو رهبر سوسیالیست این کشور با اتخاذ سیاستهای پوپولیستی، صنایع و ظرفیتهای تولیدی را نابود کردند.
حالا با کاهش قیمت نفت و درآمدهای ارزی، این کشور با ابرتورم، فقر، نارضایتی گسترده، فساد سیستماتیک دولتی، مهاجرت اجباری و ... شناخته میشود.
تکرار اشتباهات ونزوئلا، میتواند پایان مشابهی برای اقتصاد ایران به همراه داشتهباشد.
8-وزیر خارجه روسیه خبر داد: توافق آذربایجان و ارمنستان برای آتش بس
سرگئی لاوروف، وزیرخارجه روسیه پس از ١٠ ساعت گفتوگو با وزرای خارجه آذربایجان و ارمنستان اعلام کرد دو کشور بر سر آتش بس به توافق رسیدند.
این آتش بس که در ساعت ٣ بامداد به وقت مسکو (محل برگزاری گفتوگوها) اعلام شده، قرار است از ساعت ١٢ روز شنبه بین دو کشور آغاز شود.
به گفته وی، این اقدام با هدف تبادل زندانیان و کشتهها صورت گرفته است.