1-افزایش نرخ ارز چه بر سر تولیدکنندگان میآورد؟
حسن فروزانفرد، رئیس کمیسیون «حمایت قضایی و مبارزه با فساد» اتاق بازرگانی تهران:
بهتر است به جای اصطلاح افزایش نرخ دلار، از کاهش چشمگیر ارزش پول ملی استفاده کنیم، زیرا این موضوع در قالب افزایش نرخ ارز قابل بررسی نیست. بنابراین شرایط موجود و کاهش چشمگیر ارزش پول ملی، مناسبات ما را برای تعاملات بینالمللی بر هم زده است.
تولیدکننده باید بداند به چه میزان ارز برای فعالیت روزمره خود نیازمند است. به معنای آنکه آیا وابستگی به مواد اولیه دارد یا خیر؟ زیرا برای انواع واحدهای تولیدی مانند؛ کالاها، بستهبندی، تکنولوژی، قطعات فنی و مواردی از این دست، آثار متفاوتی بر جای میگذارد. با کاهش ارزش پول ملی هم دسترسیپذیری کاهش پیدا میکند و هم مواد اولیه گران میشود.
تولیدکنندگان شرکتی و خصوصی معیارهایی دارند که بر اساس ظرفیتها، تناسباتی را بین هزینههای جاری ایجاد میکنند و کاهش میزان تولید این تناسب را از بین میبرد.
به همین دلیل تولیدکننده به صورت تصاعدی ضرر میکند. اغلب حوزههای تولیدی کشور با این مشکل مواجه شدهاند، اما میزان تاثیر پذیری آن با یکدیگر متفاوت است.
هزینههای جاری به استناد افزایش تورم تحت تاثیر قرار میگیرد و افزایش قیمت کالا موجب کاهش مصرف میشود که متاسفانه کاهش درآمد مردم به دلیل تورم است. بنابراین چه تولیدکنندگانی که به صورت مستقیم وابستگی ارزی دارند و چه تولید کنندگانی که به صورت مستقیم وابستگی ندارند، هر کدام به نوعی متضرر میشوند و باید منتظر ماند و شاهد رشد منفی تولید در سال جاری باشیم.
افزایش نرخ ارز منجر به فساد در بازار و اقتصاد کشور میشود.
زیرا به هم ریختگی قواعد بازی و افزایش نرخ ارز، زمینههای متعددی برای گرفتاری گروهای مختلف در صنعت و خدمت به وجود میآورد.
2-چرا ایرانیها اعتراض نمیکنند؟
هادی خسروشاهین
تلخیص:مجمع فعالان اقتصادی
ایرانیها در عذابند؛ از فشارها و تحریمهای بیسابقه و از بحران ناکارآمدی در سیاست داخلی. برخی این شرایط را موجد وضعیت انقلابی میدانند؛ چراکه واقعیت تراژیک، سوژهی ایرانی را در مرحلهی یا مرگ یا زندگی قرار میدهد؛ بنیانی که آفرینندهی جنبشهای انقلابی است
اما این تحلیل به گمان من سراسر اشتباه و با واقعیتهای اجتماعی جامعهی ایران ناهمخوان است.ایرانیها فرسنگها از مرحلهی آگاهی اجتماعی و طبقاتی و طبیعتا عمل انقلابی فاصله دارند.مردمان ما برای وضعیت گریز از ملالتهای زندگی وارد پروسهای از انکار واقعیت شدهاند؛ چراکه تنها در این شرایط میتوانند از مقتضیات اخلاقی و مسوولیتها و تعهدات اجتماعی خود دوری کنند
چگونه میتوان از انسان ایرانی انتظار داشت که دلار 32 هزار تومانی، سکهی 16 میلیون تومانی و نوسان های شدید تورمی را منکر شود؛ امری که بهطور روزانه آن را با پوست و گوشتش لمس میکند.وقوع این ترفند در فرهنگ ایرانی بیش از هر فرهنگ دیگری امکانپذیر است حتی برای این اتفاقات جک و لطیفه می سازد. چرا؟
در این عصر طولانی مملو از ناملایمات، آنچه ایرانی را زنده نگه میداشت از میان بردن فرادستی امر واقع بود و این کار صرفا از طریق رجعت به گذشتهی نوستالژیک عصر هخامنشی یا ساسانی بهدست نمیآمد؛ چراکه اگر بنا به انکار واقعیت باشد باید کل تجربهی زیستهی مشترکمان را در وضعیت گذشته، حال و آینده نادیده بگیریم. پس راهحل تبدیل آن گذشته به تخیل و رویای باستانی و کهن بود. تفاوت ما در این مقطع زمانی با یونانیان این بود که در این تضاد بهدنبال راهی برای پیشرفت نبودیم بلکه صرفا راه گریز و فرار را جستجو میکردیم
به همین دلیل است که در آنجا عقل حاکم میشود و در اینجا شعر و ادبیات. درواقع پاسخ ما به آن همه ملامتهای هویتی و مرارتهای عینیتیافته در زندگی روزمره، شعر بوده است نه فلسفه و حتی بزرگترین فیلسوف ما سهروردی نیز فلسفهاش را نه از عقل خودبنیاد بلکه از منطق تحت الشعاع «نور» میگیرد
بدین طریق در بستر خیال تبدیل به انسانهای به ظاهر نیرومندی میشدند که هر آنچه را که تحتعنوان محدودیتهای برآمده از واقعیت بود، پشتسر میگذاشتند. این چنین بود که ایرانیها رمانتیک شدند. همه چیز از فرهنگ، مذهب، سیاست و اجتماع به قلمرو تخیل فروکاسته شد. درواقع اینجا آنچه مبدع تحول است، آگاهی و نظریهسازی برای توسعه یا انقلاب نیست بلکه ابزار تولید آن هنر و تصویر است.واقعیتی که ایرانی در اکنونش با آن مواجه است، تضاد بنیادینی با گذشتهی آرمانیاش دارد. پس راهحل دمدستی و شاید آسانترین کار به رسمیت نشناختن این واقعیت است واقعیتی که نوعی انزجار زیباییشناختی در انسان ایرانی ایجاد میکند.
در اوج عقبماندگی ایران پس از قرون ابتدایی حملهی اعراب شاهد تصویرپردازی و خیالپردازی زیباییشناختی از سوی نخبگان ایرانی در مورد شکوه ایران باستان و تعارض روشن آن وضعیت باستانی با اکنونیت ایران هستیم. حال ایرانیها پس از تقریبا یک سده و اندی مجددا در وضعیت ناگوار تاریخی قرار گرفته اند.
گریز به گذشتهی باستانی و همچنین گذشته نزدیکی که در آن دلار 7 تومان بود، پاسپورت ایرانی در همه جای جهان اعتبار داشت و... اما راه گریز از واقعیت انکار همهی مسوولیتهای اجتماعی و اخلاقی و تعلیق واقعیت امروز به کمک خیالپردازی است که مادهی خام آن را گذشته در اختیار ما قرار میدهد
در چنین مخمصهای است که برخی ایرانیان به جای عمل اجتماعی ترجیح میدهند پای شبکهی «من و تو» و «ایران اینترنشنال» بنشینند تا به آخرین پیام این و آن گوش دهند.ما با تفاسیر زیباییشناختی از گذشته از بیرحمی، ناجوانمردی و ناملایمات جهان امروز پا به فرار میگذاریم. این منظومهی ذهنی است که از ایرانی، انسانهای خودبزرگبین، عاشقان بقاء و نه توسعه و جامعهای بدون حافظهی تاریخی میسازد. به همین دلیل است که سیاست داخلی به عرصه ای از شاعرانه کردن سیاست تبدیل میشود،سیاستمداران برای ما حکم معشوق را مییابند و خود نیز به مثابه عارفان این راه طی سلوک میکنیم.
ما برای مدتهای مدیدی است که واقعیت را به تعلیق بردهایم، فرادستیاش را به فراموشی سپردهایم تا در پناهگاه امن خیالپردازی زیباییشناختی به خود اثبات کنیم که ایران و ایرانی همچنان بزرگ است و در قبلهی عالم قرار دارد. اما امر واقع بازگوکنندهی چیز دیگریست: ایران در تمام تلاشهایش برای بهروزی و سعادت در عصر جدید ره به جایی نبرده است. ما همواره درجا زدهایم و این را روحیهی رومانتیک ایرانی هیچ گاه باور نکرده است ؛آنچنان که امروز آن را به تمامی احساس نمیکنیم.
3- ایران، سومین اقتصاد فلاکتبار جهان!/ یکسوم جامعه از شرایط خود ناراضی هستند و پتانسیل نارضایتی اجتماعی و بزهکاری را دارند
سعیده شفیعی، کارشناس اقتصادی:
«شاخص فلاکت» (Misery Index) از مناظرات انتخاباتی سال 1388، مورد توجه مردم و سیاستگذاران در اقتصاد ایران قرار گرفته است اما در سطح جهان از سال 1976 در عرصه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مطرح شده است. این شاخص گوشهای از وضعیت اقتصادی و اجتماعی یک جامعه را نشان میدهد و بر این اساس استوار است که ساکنان یک کشور تا چه اندازه نسبت به وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود احساس خوبی دارند. این شاخص از مجموع نرخ بیکاری و نرخ تورم محاسبه میشود. «آرتور اُکان» اقتصاددان آمریکایی که برای اولین بار این شاخص را تبیین کرد، معتقد بود که بالا رفتن نرخ تورم در کنار نرخ بیکاری میتواند هزینههای اجتماعی و اقتصادی (مانند افزایش خشونت، جرم و جنایت و سایر آسیبهای اجتماعی) برای هر کشوری در بر داشته باشد.
شاخص فلاکت در جهان
بر اساس آخرین گزارش بانک جهانی، پیشبینی میشود که تقریباً همه اقتصادهای بررسی شده، به دلیل همهگیری کرونا و افزایش نرخ بیکاری، از وضعیت بدتری برخوردار باشند. بر این اساس، ونزوئلا، آرژانتین، ایران و برزیل به عنوان چهار اقتصاد فلاکتبار جهان معرفی شدند. برزیل، ترکیه، آفریقایجنوبی، بوسنی و هرزگوین، نیکاراگوئه، اوکراین، پاکستان، مصر و اوروگوئه در رتبعهای بعدی قرار دارند. ونزوئلا برای ششمین سال متوالی وضعیت خود را به عنوان بدترین کشور جهان حفظ کرد. این کشور آشفته آمریکای جنوبی همچنان با ابرتورم درگیر بوده و شاخص نرخ تورم 4043 درصد تخمین زده میشود.
شاخص فلاکت در ایران
گزارشهای مرکز آمار نشان میدهد که طی دوره پاییز 1396 تا بهار 1399 بالاترین شاخص فلاکت مربوط به تابستان سال 1397 بوده است که شاخص فلاکت 53.1 درصد بود. در بهار سال جاری این شاخص به حدود 36 درصد کاهش یافت اما این رقم در بین استانهای کشور متفاوت است.
در بین استانهای کشور، لرستان با 48 درصد، هرمزگان و چهارمحالوبختیاری هر کدام با 44 درصد بدترین استانها از نظر این شاخص هستند. این شاخص در پایتخت 38 درصد است که تقریبا در سطح متوسط کشوری است. البته باید توجه داشت این ارقام بر اساس آمار رسمی محاسبه شده است که خطای بسیاری دارد و به یقین میتوان گفت نرخ فلاکت در استانهای کشور بالاتر از ارقام مذکور است.
بیکاری یا تورم؟
در اقتصاد کلان این سوال مطرح است که بیکاری مردم را بیشتر آزار میدهد یا تورم. پاسخ معمولا بیکاری است؛ چرا که مردم ترجیح میدهند درآمدی هر چند با قدرت خرید کمتر داشته باشند تا این که اصلا درآمدی نداشته باشند. در یک مقاله علمی که در سال 2001 منتشر شد، نتایج نظرسنجیهای گستردهای در اروپا و ایالات متحده مورد بررسی قرار گرفت که نشان داد «بیکاری بیشتر از تورم بر ناراحتی افراد تأثیر میگذارد.» این مطالعه نشان داد که مردم یک درصد افزایش نرخ اشتغال را با 1.7 درصد افزایش نرخ تورم معامله میکنند.
با این تفاسیر، شاخص فلاکت گویای آن است که تعداد افرادی که از نبود شغل یا کاهش قدرت خرید رنج میبرند چه سهمی از کل جامعه را تشکیل میدهد. این رقم برای اقتصاد ایران همواره طی دهههای گذشته دورقمی و بیش از 30 درصد بوده است. به عبارت بهتر، حدود یکسوم جامعه از شرایط خود ناراضی هستند و پتانسیل نارضایتی اجتماعی و بزهکاری را دارند
3- ۴۰ میلیارد دلار پول ایران در کدام کشورها مسدود مانده است؟
با اعمال تحریمهای ضد ایرانی از سوی آمریکا، ۴۰ میلیارد دلار از منابع ارزی ایران در کشورهای دیگر مسدود شدهاند. چین با ۲۰ میلیارد دلار، هند با هفت میلیارد دلار، کرهجنوبی با شش میلیارد دلار، عراق با دو میلیارد دلار و ژاپن با یک و نیم میلیارد دلار، کشورهای بدهکار به ایران به حساب میآیند.
جهان صنعت
4- نگاه چینی به توافق با ایران
هادی خسروشاهین
تلخیص:مجمع فعالان اقتصادی
۹ اکتبر روز غافلگیری بود. محمدجواد ظریف به چین سفر کرده بود تا طی دیدار با همتای خود پروژه قرارداد ۲۵ ساله را به پیش ببرد؛ قرارداد پرسروصدا که از حوزه اقتصاد تا مسائل نظامی و امنیتی را دربرمیگیرد.اما وانگ یی به ناگهان دستورکار جدیدی را روی میز گذاشت: «چین با احترام به نگرانیهای امنیتی مشروع همه طرفها، پیشنهاد میکند که بستر و ترتیبات گفتوگوی چندجانبه منطقهای ایجاد شود و این مساله شامل نگرانی همه طرفها میشود!»
این عبارت بیرمق و نهچندان دلگرمکننده در کنار دستورکار جدیدی که چینیها روی میز مذاکرات گذاشتند، احتمالا با انتظارات مقامات کشورمان از این سفر همخوانی چندانی نداشت؛ ضمن اینکه عبارت مورد استفاده «همه طرفها» آنچنان مبهم است که مرجع ضمیر آن حداقل در ۹ اکتبر برای دستگاه دیپلماسی کشور مشخص نبود. اما گذشت زمان بهترین فرصت را برای آشکارسازی واقعیت بهوجود میآورد. ۱۰ اکتبر «یانگ جیه چی»، نماینده ویژه رئیسجمهور چین همراه با نامه شیجین پینگ به دیدار ولیعهد ابوظبی رفت.در پایگاه اینترنتی وزارت خارجه چین چنین آمده: «رئیسجمهور «شی» و ولیعهد برنامه بلندمدتی برای توسعه روابط دو کشور دارند و این مساله فصل جدیدی را در روابط دوجانبه تعیین خواهد کرد. چین همیشه امارات را بهعنوان اولویت دیپلماتیک خود در نظر گرفته است
وزیر خارجه چین با زبان بیزبانی درصدد بوده است به همتای ایرانی خود این موضوع را بفهماند که با تداوم مشکلات موجود میان ایران و دولتهای منطقه بهویژه این دو کشور خاص امکان تحقق و عملیاتیسازی قرارداد موسوم به «قرارداد ۲۵ ساله» امکانپذیر نخواهد بود. اما چرا؟ آیا چین از اهمیت ایران در منطقه غافل است؟ پاسخ به این پرسش بهطور قطع منفی است؛ ولی در نظر گرفتن این ملاحظات را باید به بنیانهای سیاست خارجی چین در منطقه مرتبط دانست: سیاست خارجی این کشور در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه مبتنیبر اصل سیاست معاملهمحور است. بر این اساس عمق و اندازه روابط را کشورهای مقابل تعیین میکنند؛ اما چگونه؟ به اندازه قیمتی که حاضرند برای چنین روابطی پرداخت کنند و محور دوم در سیاست خارجی چین مساله بسیار راهبردی انرژی و نفت است. چین بهدلیل ملاحظات توسعهایاش، نیاز مبرمی به طلای سیاه دارد. از همین رو هر دو کشور (عربستان و امارات) برای چین حائز اهمیت میشوند
امارات مهمترین شریک تجاری چین در جهان عرب است و سهم ۲۸ درصدی از تجارت غیرنفتی میان چین و منطقه را دارد. قبل از کووید-۱۹ ارزش کل تجارت دو کشور بالغبر ۵۰ میلیارد دلار بود.آمارها نشان میدهد .تنها در ۹ ماه اول سال ۲۰۱۹ معادل ۵/ ۲۳ میلیارد دلار صادرات چین به امارات بوده و واردات این کشور از امارات نیز در همین بازه زمانی به ۲/ ۱۱ میلیارد دلار میرسید.واقعیتهای آماری در مورد عربستان تکاندهندهتر از امارات متحده عربی است. در حالی که ارزش کل تجارت دو کشور در سال ۱۹۹۰ به ۵۰۰ میلیون دلار میرسید، این رقم در سال ۲۰۱۹ به ۱۸/ ۷۸ میلیارد دلار رسیده است. چین بزرگترین شریک تجاری عربستان و ریاض نیز بزرگترین شریک تجاری چین در غرب آسیا است. عربستان با ۱/ ۴۰ میلیارد دلار ۸/ ۱۶ درصد از نیازهای نفتی پکن را در سال ۲۰۱۹ تامین کرد و از این حیث در لیست صادرکنندگان نفت به چین قرار دارد.چینیها در حومه ریاض در حال همکاری محرمانه در حوزه هستهای و تبدیل اورانیوم خام به اورانیوم فرآوریشده هستند. بنابراین تنها متغیر تاثیرگذار در روابط میان ایران و چین، دولت ترامپ و کمپین فشار حداکثری نیست و تصور اینکه هرچه فشارها افزایش یابد، روابط میان تهران و پکن نیز مستحکمتر و زمینه برای عملیاتیسازی قرارداد ۲۵ ساله فراهم میشود دقیق نیست.
آمریکا نیز برای چین از اهمیت پایینی برخوردار نیست. مجموع ارزش تجارت آمریکا و چین به حدود ۷۳۷ میلیارد دلار میرسد و آمریکا بزرگترین میزبان کالاهای چینی با ارزش حدود ۵۵۷ میلیارد دلار است.چینیها در عملیاتیسازی و امضای قرارداد ۲۵ ساله با تهران به هیچ عنوان تعجیل نخواهند کرد؛ چراکه از تبعات و پیامدهای سیاسی و اقتصادی آن برای منافع ملیشان آگاه هستند؛ بهخصوص اگر در سوم نوامبر جو بایدن دموکرات ساکن کاخ سفید شود. وقوع چنین تحولی تقریبا به منزله کانلمیکن ساختن قرارداد جامع ۲۵ ساله خواهد بود.بازتولید مستمر ناواقعگرایی در سیاست خارجی ایران بازگرداندن موازنه مثبت و تنوعسازی در سبد سیاست خارجی ایران تنها راه گریز از وضعیت موجود است. بدون حاکم شدن چنین وضعیتی، کشورمان تنها به محل جدال و رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل میشود و در بزنگاهها قربانی مصالحه میان آنها.
5-درخواست بنسلمان از پوتین برای استفاده از واکسن کرونا روسی در عربستان
در گفتوگوی تلفنی ولیعهد سعودی با رئیسجمهور روسیه، بنسلمان از پوتین درخواست کرد از واکسن کرونا روسی در عربستان سعودی استفاده شود.
رسانههای روسیه همچنین نوشتهاند پوتین و بنسلمان درباره بازار جهانی انرژی و توافق اوپک پلاس درباره تولید نفت نیز گفتوگو کردند.
6- بیانیه وزارت امور خارجه در خصوص پایان محدودیت های تسلیحاتی ایران منتشر شد
امروز، یک روز بسیار مهم برای جامعه جهانی است، که برخلاف تلاشهای رژیم ایالات متحده، از قطعنامه 2231 شورای امنیت ملل متحد و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) صیانت کرده است.
از امروز، همه محدودیتهای انتقالِ اقلام تسلیحاتی به و از جمهوری اسلامی ایران و همچنین اقدامات و خدمات مالی مرتبط با آن و تمامی ممنوعیت¬های ورود یا عبور از قلمرو دولتهای عضو ملل متحد که پیش از این علیه برخی از شهروندان و مسئولین نظامی ایران تحمیل شده بودند، به صورت خودکار خاتمه یافت.
بر اساس یکی از نوآوریهای برجام، اختتام قطعی و بدون قید و شرط محدودیتهای تسلیحاتی و ممنوعیتهای مسافرتی مستلزم هیچگونه تصویب قطعنامه جدیدی نیست و هیچ نیازی به صدور بیانیه و یا هیچ اقدام دیگری از سوی شورای امنیت ملل متحد ندارد.
لغو محدودیت های تسلیحاتی و ممنوعیت مسافرتی بگونه ای طراحی شده است که خودکار بوده و به هیچ اقدام دیگری نیاز ندارد. این مهم پس از مذاکرات نفسگیر و با پیشبینی دقیق از امکان نقض تعهد از سوی یک یا چند طرف دیگر برجام به دست آمد.
همین روش برای پایان محدودیتهای موشکی در سال 1402 (2023) و نیز پایان کامل پرونده هستهای در شورای امنیت در سال 1404 (2025) هم پیشبینی شده است.
بنابراین، از امروز، جمهوری اسلامی ایران می تواند هرگونه سلاح و تجهیزات لازم را، از هر منبعی، بدون محدودیت قانونی و صرفاً براساس نیازهای دفاعی خود تهیه کند و همچنین می¬تواند بر مبنای سیاست¬های خود تسلیحات دفاعی صادر کند. در اینجا باید این نکته مورد تاکید واقع شود که سنگ بنای سیاست خارجی ایران رد سلطه و فشار در هر شکل آن است. از این رو، تحمیل هرگونه محدودیت در هر زمینه ای از جمله مالی، اقتصادی، انرژی و تسلیحاتی هیچگاه از جانب ایران به رسمیت شناخته نشده است.
در عین حال، دکترین دفاعی ایران بر پایداری عظیم مردم و توانمندی¬های بومی استوار است. از زمان دفاع مقدس و جنگ تحمیلی هشت ساله رژیم صدام علیه ایران که طی آن مردم دلاور ایران قربانی تسلیحات پیشرفته و آتش¬افروز غربی شد تاکنون جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر قابلیتها و ظرفیتهای بومی، نیازهای دفاعی خود را تأمین کرده است. این دکترین همچنان محور اصلی و اساسی کلیه اقدامات جمهوری اسلامی ایران در حفظ قدرت دفاعی بوده و خواهد بود. تسلیحات غیرمتعارف و کشتار جمعی و واردات بیرویه سلاحهای متعارف در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران جایگاهی ندارد. توان بازدارندگی کشور مبتنی بر دانش و توانمندی بومی و برخاسته از قدرت و مقاومت مردم ایران است. در تاریخ معاصر، ایران به رغم اختلاف و برتری در قدرت، هیچگاه آغازگر جنگ نبوده است.
ولی متاسفانه معاملات سودآور تسلیحاتی- عمدتا میان کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقه- به طرز قابل توجهی به ارتکاب جنایات جنگی در منطقه همانند تجاوز علیه مردم بی دفاع یمن کمک نموده و به آن دامن زده است.
علیرغم تلاش های ناموفق ایالات متحده برای جلوگیری و از بین بردن منافع ایران از قطعنامه 2231، دولت های عضو ملل متحد موظفند قوانین و مقررات خود را با این قطعنامه که «از دولت های عضو دعوت می کند که نسبت به این تغییرات توجه مقتضی داشته باشند» سازگار کنند. جمهوری اسلامی ایران توجه همه دولت های عضو را به مفاد روشن قطعنامه 2231 و جدول زمانی مربوطه جلب می نماید.
ایالات متحده، که نیرنگ های غیرقانونی و بدخواهانه آن در تلاش برای نقض هر چه بیشتر قطعنامه شورای امنیت، در طول سه ماه گذشته چندین بار توسط شورای امنیت به طور قاطع رد شده است، باید رویه مخرب خود را در قبال قطعنامه 2231 رها کرده؛ به پایبندی کامل به تعهدات خود بر اساس منشور ملل متحد بازگردد؛ اقدامات مغایر با حقوق بین الملل و نادیده گرفتن نظم بین المللی را متوقف نماید؛ و از دامن زدن به بی ثباتی در منطقه غرب آسیا اجتناب ورزد.
بدیهی است هرگونه اقدامی در تعارض با مفاد قطعنامه 2231 و خصوصا بند 1 قطعنامه و چارچوبهای زمانی مندرج در آن، در شمار نقض ماهوی قطعنامه و اهداف برجام محسوب گردیده و جمهوری اسلامی ایران متقابلا حق انجام اقدامات لازم برای تامین منافع ملی خود را محفوظ می دارد.
7-سازمان بهداشت جهانی: تاثیر رمدسیویر بر 'بقای بیماران مبتلا به کووید قابل توجه نیست'
سازمان بهداشت جهانی در مطالعه ای نتیجه گیری کرده است که تاثیر داروی ضدویروسی رمدسیویر بر شانس زنده ماندن بیماران مبتلا به کووید-۱۹ ناچیز یا کاملا بی تاثیر است.
سازمان بهداشت جهانی در این مطالعه چهار داروی بالقوه برای کووید-۱۹ شامل رمدسیویر و هیدروکسی کلوروکوئین را ارزیابی کرد.
رمدسیویر یکی از اولین داروهایی بود که برای معالجه کووید-۱۹ به کار گرفته شد و اخیرا بعد از ابتلا دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به ویروس کرونا برای او تجویز شد.
8-قطع اتصال قیمت کامودیتیها با دلار عملا کلید خورده و در مورد فولاد اجرایی شده
قیمت دلار بورس_کالا برای بیلت فولاد خوزستان فخوز با دستور اصلاح 12%-???? دلار از 27272 به 23953 تومان کاهش یافته و عامل افت قیمت شمش از 11.1 میلیون تومان به 9.76 میلیون تومان شده تا ذینفعان پایین دست شامل تولیدکننده های میلگرد را راضی کند ... این در حالی است که قیمت دلار سنا در همین بازه از 28500 به 29200 افزایش پیدا کرد و قیمت جهانی فولاد نیز صعودی بوده است
این اقدامات در قالب مقررات جدید از سوی کمیته تنظیم بازار فولاد صمت صورت میگیرد که البته باعث نگرانی بوده و در صورت ادامه، عامل افت سودآوری شرکتهای معدنی و پتروشیمی خواهد شد ... دقت کنیم که تعیین نرخ دلار غیرشفاف برای کامودیتیها، عامل تحریک تقاضای داخلی و افت صادرات شده و در میان مدت باعث افزایش دلار سنا و زیان به بخشهای اقتصادی خواهد شد
فعالان بازار با توجه به ریسک جداسازی اتصال قیمت کامودیتیها به دلار اقدام نمایند/کامودیتی