1-هشدار درباره وضعیت مالی بانکها / کدام بانکها زیانده شدهاند؟
مهفام سلیمان بیگی
بانکهای سرمایه، شهر، دی، ایران زمین و پست بانک حساب سرمایه (ارزش ویژه) منفی دارند و ارزش داراییهایشان کمتر از بدهیهای آنهاست. در مجموع حساب سرمایه بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی از مردادماه ۱۳۹۸ منفی شده و درخردادماه ۱۳۹۹ به میزان منفی ۶۲ هزارمیلیاردتومان رسیده است.
مرکز پژوهشهای مجلس به تازگی در گزارشی به وضعیت نظام بانکی در ماههای ابتدایی امسال پرداخته است.
در این گزارش آمده است: متأسفانه عملکرد بانکها در این محور به هیچ وجه قابل دفاع نیست و شاهد تخلف گسترده بانکها از مقررات و حتی عدم افشای صورتهای مالی هستیم.
بر اساس گزارش مذکور 19 بانک از 22 بانک و مؤسسه اعتباری بورسی صورتهای مالی سه ماهه 1399 خود را تا تاریخ هشتم آذرماه بر سامانه کدال قرار دادهاند.
جالب اینجاست از میان این بانکها و موسسات تنها نه بانک یادداشت همراه صورت مالی سه ماهه 99 خود را منتشر کردهاند.
همچنین مؤسسه نور علیرغم اینکه هیئت سرپرستی منصوب شده ازسوی بانک مرکزی دارد، تاکنون هیچ صورت مالی حسابرسی شدهای منتشر نکرده است.
تحلیلهایی که در ادامه گزارش بازوی کارشناسی مجلس آورده شده نیز براساس سطح اطلاعات منتشر شده در سامانه کدال است.
70 هزارمیلیارد تومان زیان انباشته
حساب سرمایه یا حقوق صاحبان سهام بانک عبارت است از تفاوت دارایی و بدهی بانک و بیشتر شامل سرمایه پرداخت شده، اندوختهها و سود و زیان انباشته بانک است.
آنطور که مرکز پژوهشها نوشته حساب سرمایه مجموع بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی از مردادماه 1398 منفی شده و درخردادماه 1399 به میزان منفی 62 هزارمیلیاردتومان رسیده است.
این حجم از ناترازی در شبکه بانکی که در سال 1396 در مرکز پژوهشها نسبت به آن هشدار داده شده بود، بیسابقه بوده است اگر چه درطبقات مختلف بانکها یکسان نیست.
تنها بانکهای تخصصی دولتی واجد حساب سرمایه مثبت هستند و بانکهای غیردولتی با 70 هزارمیلیارد تومان حساب سرمایه منفی، بیشترین ناترازی را بر شبکه بانکی تحمیل کردهاند.
البته در صورتی که ارزشگذاری داراییهای بانکها دقیقتر و نزدیکتر به واقعیت شود، حجم ناترازی بیشتر از آن چیزی است که در این گزارش از آن سخن به میان آمده است.
5 بانک با حساب سرمایه منفی
جالب اینجاست که این وضعیت حساب سرمایه درحالی اتفاق میافتد که بانک مرکزی حداقل نسبت کفایت سرمایه را 8 درصد( طبق قوانین بال 1) عنوان کرده است و جرائم زیر را برای بانکهای غیردولتی متخلف در نظر گرفته است: کفایت سرمایه پنج تا هشت درصد: ارائه برنامه برای افزایش سرمایه طی 15 روز. در غیر این صورت محدویت در عملیات.
کفایت سرمایه سه تا پنج درصد: کاهش حدود احتیاطی مثل تسهیلات کلان، ممنوعیت ورود به بازار بین بانکی، سلب صلاحیت مدیران، ممنوعیت پرداخت پاداش،محدودیت توزیع سود به سهامداران.
کفایت سرمایه کمتر از سه درصد: افزایش سرمایه طی 90 روز. در غیر این صورت انحلال موسسه.
با وجود این قوانین همچنان بانکهای سرمایه، شهر، دی، ایران زمین، پست بانک دارای حساب سرمایه (ارزش ویژه) منفی هستند و ارزش داراییهایشان کمتر از بدهیهای آنهاست.
وجود بانکهایی با حساب سرمایه شدیدا منفی پیامدهای زیانباری برای کشور دارد که به برخی از آنها برای مثال اشاره شده است:
1. افزایش تعهدات بودجهای آتی دولت بهمنظور جبران ناترازی (حداقل برای بانکهای دولتی)،
2. کاهش توان تسهیلاتدهی بانکها و به تبع آن کاهش سرمایهگذاری در اقتصاد،
3. ورود بانکهای غیردولتی به فعالیتهای پرمخاطره (بهدلیل اینکه سرمایهای برای ازدستدادن باقی نمانده است).
مشاهده وضعیت حساب سرمایه بانکها نشان میدهد نظام بانکی نیازمند درمان است و سیاست بانک مرکزی مبنی بر مدارا با بانکهای ناسالم و حتی انجام یکسری اقدامات حداقلی کافی نیست و ناترازی و هزینه درمان را افزایش میدهد.
2- چرا ضریب هوش ایرانیان رو به کاهش است؟
دکتر شهرام یزدانی
اعلام میانگین ضریب هوشی 84 برای ایرانیها، سبب تعجب بسیاری از نخبگان ایران گردید. عدهای با انکار این آمار درصدد اعتراض به آن برآمدهاند، اما این آمار هیچگونه جای تعجبی نداشت،
در این مقاله به اختصار علل افت میانگین ضریب هوشی در کشور را بررسی خواهیم کرد و سپس به راهکارهای مقابله با این رخداد تلخ خواهیم پرداخت.
ضریب هوشی چیست و اهمیت آن در چیست؟
▪️ضریب هوشی یک نسبت است که از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضربدر صد به دست میآید. اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد، ضریب هوشی صد میشود ولی در بعضی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر میشود که این فرد هوشی بیشتر از سایر افراد دارد.
برای به دست آوردن سن عقلی راههای زیادی وجود دارد و معمولا کارشناسان از تستهای خاصی استفاده میکنند که جنبههای مختلفی مانند تشخیص الگوها، قدرت حافظه کوتاه مدت، استفاده فرد از واژهها، سرعت محاسبه فرد، درک روابط یا جبر، اطلاعات عمومی، محاسبات ریاضیات، درک فضایی، منطق و املا را ارزیابی میکند. به این ترتیب دستیابی به میانگین ضریب هوشی بالاتر یکی از ابزار توسعه و به طور هم زمان یکی از دستاوردهای مهم توسعه محسوب میگردد. ضریب هوشی اقوام و ملل مطالعات فراوانی روی تفاوت متوسط ضریب هوشی در کشورهای مختلف صورت گرفته است.
میانگین ضریب هوشی در آمریکا و انگلستان حدود 100 است. این عدد برای شهروندان ژاپنی، چینی، کرهای، هنگ کنگی و تایوانی 105 و برای ترکیه، کشورهای خاورمیانه و جنوب آسیا بین 78 و 90 و برای کشورهای آفریقایی پایین تر از صحرای آفریقا بین 65 تا 75 است. در این میان کشور ما ایران با ضریب هوشی متوسط 84 رتبه 97 را بین 185 کشور جهان دارا میباشد.
اما هنگامی که با تفاوت میانگین ضریب هوشی میان دو کشور یا دو نژاد مواجه میشویم قایل شدن به تفاوت ژنتیکی، به نوعی به معنای وجود نژاد برتر (ژن برتر) است. جدای از عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی متعددی روی ضریب هوشی تاثیر میگذارد وضعیت تغذیهای به خصوص در دوران کودکی، استرسها و تروماهای روانی، فقر عاطفی و ارتباطی و کمیت و کیفیت تحصیلات همگی بر ضریب هوشی تاثیر میگذارند.
مهاجرت نخبگان تحصیلکرده و کارآفرینان نیز یکی از دلایل کاهش هوش و ذخایر ژنتیک ملتهاست. بدیهی است که بار توسعه و پیشرفت جوامع بر دوش هوشمندان و نخبگان هر جامعهای است. حال وقتی در یک جامعه شرایط به گونهای باشد که نخبگان در گذر زمان آن را ترک میکنند، نه تنها خروج آنها مستقیماً جامعه را متاثر میکند، بلکه در دراز مدت، ذخیره ژنتیکی کشور را نیز فقیرتر میکند و در نسلهای آتی، روند انتقال ضرایب بالای هوشی به «نسلهای آینده» با اختلال مواجه میشود.
این امر در مورد کشور اسکاتلند طی بیش از نیم قرن به دقت مطالعه شده است. از اوایل قرن بیستم، هر ساله تعداد زیادی از افراد تحصیل کرده اسکاتلندی به انگلستان مهاجرت میکنند. درصد متوسط مهاجرت سالانه تحصیل کردگان دانشگاهی از اسکاتلند به انگلستان 17.2 درصد و ضریب هوشی متوسط این مهاجران 108.1 میباشد.
این موضوع سبب شده است که میانگین ضریب هوشی اسکاتلندیها به طور متوسط در هر نسل یک امتیاز نسبت به نسل قبل کاهش پیدا کند و اسکاتلندیها در اواسط قرن بیستم به کمهوشترین ملت اروپایی (با میانگین ضریب هوشی 97) تبدیل شدند.
بر اساس آمار صندوق بین المللی پول، ایران با ضریب مهاجرت 15 درصد، رتبه اول را در میان 61 کشور توسعه نیافته و در حال توسعه دارا میباشد و میتوان تخمین زد که در طی سه دهه اخیر حداقل سه واحد از ضریب هوشی متوسط ایرانیها صرفا به سبب مهاجرت کاهش پیدا کرده. مهاجرت نخبگان تنها سبب کاهش میانگین ضریب هوشی ملل نمیشود، بلکه آنها را از نوابغ تهی میسازد.
با نگاهی به فهرست اسامی افرادی مانند لئوناردو داوینچی (ضریب هوشی220)، گوته(210)، پاسکال (195)، نیوتن (190)، لاپلاس (190)، ولتر (190)، دکارت (185)، گالیله (185)، کانت (175)، داروین (165)، موزارت (165)، بیل گیتس (160)، کوپرنیک (160) و اینشتین(160) به سادگی درمییابیم که توسعه دانش بشر در طول تاریخ بیش از هر چیز مرهون افراد نابغه میباشد. نوابغ همان کسانی هستند که توان حل پیچیدهترین مشکلات یک کشور را دارا میباشند و مسوولیت راهبری کشور را در وضعیتهای بحرانی بر عهده دارند.
تاثیر نوابغ روی توسعه جوامع به حدی است که میتوان عبارت معروف «ملتی که قهرمان ندارد، هیچ چیز ندارد» را با جمله «ملتی که نوابغ را در مدیریت خود ندارد، به هیچ جا نخواهد رسید» جایگزین کرد.
3-از ابتدای انقلاب تا کنون قدرت خریدمان چقدر کم شده است؟
از ابتدای انقلاب تا کنون سطح عمومی قیمتها در کشور حدود ۱۳۰۰ برابر شده است!
در حالی که میزان حداقل دستمزد جامعه تنها ۹۰۰ برابر رشد کرده است!
وضعیت قدرت خرید مردم:
فاصله تورم و دستمزد از سال ۸۹ تا به امروز با شدت بیشتری طی شده است. به ویژه از سال ۹۶ به بعد!
حداقل دستمزد چقدر باید افزایش یابد!؟
برای جبران این فاصله، حداقل دستمزد باید ۵۰ درصد بالاتر از میزان کنونی باشد تا قدرت خریدی برابر با زمان انقلاب حاصل شود!
با احتساب تورم سال آینده این میزان باید حدود ۸۰ درصد افزایش یابد! در حالی که در لایحه بودجه ۱۴۰۰ رشد حداقل دستمزد تنها ۲۵ درصد در نظر گرفته شده است!
با توجه به شرایط فعلی اگر میزان تورم در سالهای آینده کنترل نشود، قدرت خرید جامعه با افت شدیدی همراه خواهد بود که میتواند به مشکلات اجتماعی به طور جدی دامن بزند.
4-رهبر انقلاب: در رفع تحریمها یک ساعت هم نباید تاخیر کنیم
نمیگوییم دنبال رفع تحریم نباشیم، چرا که اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم
اکنون چهار سال است که تأخیر شده و از سال 95 که بنا بود همه تحریمها یکباره برداشته شود، تا امروز نه تنها تحریمها برداشته نشد بلکه زیادتر هم شد
اگر بتوان با روش عاقلانه و عزتمندانه تحریمها را برطرف کرد باید این کار را انجام داد
5-پامپئو: به برجام برگردیم که اروپاییها در ایران تجارت کنند و ما نه؟
وزیر خارجه آمریکا:زمانی که داخل برجام بودیم هم تهران اجازه تجارت با شرکتهای آمریکایی در داخل ایران را نمیداد، این عجیب است.
به برجام برگردیم و به ایرانیها پاداش بدهیم؟ به آنها تنفس اقتصادی بدهیم؟ به فرانسویها یا انگلیسیها اجازه دهند تجارت کنند و ما نه؟